۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

آقای نوری زاد! «مُرشد » نشد سراغ « بچه مرشد ‌»ها بروید

پیشنهاد شجاعانه محمد نوری زاد به رهبر جمهوری اسلامی  ودعوت او به مناظره، آنچنان زیبا   و حساب شده به رشته تحریر درآمده  که حتی بدون پاسخگویی رهبر تأثیر گذار خواهد بود. نوری زاد بهتر از من می داند و رهبر بهتر از هردو ، که او فقط  وقتی   همچون «‌ فاتحان  » از عرصه جدال کلامی خارج  می شود که  متکلم وحده باشد  ونه تنهادر زمان اظهار فضل ، کسی او را به چالش نکشد بلکه پس  از سخنرانی های  او ـ که عموماً طولانی و خسته کننده هستند ـ نیز کسی نتواند جز تأیید آن سخنی بر زبان  بیاورد. متأسفانه  این خواسته او در بیست و سه سال گذشته  به برکت ماشین سرکوب و خفقان جمهوری اسلامی، محقق شده است. اما مایلم با توجه به شرایط جدیدی که در داخل نظام به وجودآمده ، پیشنهادی به محمد نوری زاد بدهم.

نوری زاد  به دنبال کشاندن  رهبر به عرصه پاسخگویی است  و  رهبر ، آن را برای خود دامی خطرناک می پندارد. اگر رهبر،  وجود قوای سه گانه در  کشور را علیرغم بی کاره بودن آنها پذیرفته ، تنها به این خاطر است که مشتی بی اراده و بی اختیار، در معرض انتقاد و اعتراض  مردم باشند و او   بدون توجه به دخالت های روز افزون خود در جزئی ترین امور کشور، همواره در جایگاه مدعی بنشیند و گرفتاری هایی را که خود خالق آنهاست به گردن دیگران بیندازد. البته گماشتگان رهبر که نام « رئیس قوه »‌را یدک می کشند مدتهاست دست او را خوانده اند و نقش رهبر در همه عقب ماندگی ها ،زورگویی ها  و کژی ها افشا می نمایند. رئيس قوه قضائیه  که باید مراقب   پیاده شدن عدالت در کشور باشد با صراحت می گوید« وظیفه من ، جلب رضایت رهبراست » . رئیس قوه مقننه با تظاهر به شیفتگی نسبت به رهبر ، اظهار می دارد «  اگر موضوعی مورد مخالفت رهبر باشد مجلس آن را کنار می گذارد » و رئیس دولت  با افشاگری های نیم بند و فریب کارانه، در سخنرانی عمومی اعلام می کند که « برای خاطر رهبر عزیز، فعلاً سکوت می نمایم». در چنین شرایطی ،نوری زاد می تواند رؤسای سه قوه را به مناظره یا مصاحبه دعوت کند. در شرایط متعارف ، هم احمدی نژاد که به گفتگو با  خبرنگاران بی خاصیت صدا وسیما عادت کرده و هم برادران لاریجانی ، فقط   تن به گفتگو با کسی خواهند داد  که پیشاپیش از همراهی او با خودشان مطمئن شده باشند. اما در شرایط فعلی  احتمال می دهم  دعوت شما ،احمدی نژاد  را برسر یک دوراهی قرار خواهد داد . او اگر بخواهد روند رفتاری جدید در« متفاوت نماییِ» خویش را ادامه دهد از پیشنهاد شما استقبال می کند تا   به خیال خود از  تریبون پرمخاطب نوری زاد برای ضربه زدن به  همراهان گذشته خود اعم از برادران قاچاقچی سپاه ، برادران لاریجانی ، باند رفسنجانی  وسایر رقبای احتمالی در نمایش انتخاباتی سال ۱۳۹۲ بهره بگیرد.راه دوم برای احمدی نژاد بی پاسخ گذاشتن دعوت شماست  . بر این باورم که در شرایط فعلی ، احمدی نژاد راه نخست را انتخاب خواهد کرد  زیرا   اولاً  عدم اجابت در خواستی که  شما  به صورت هم زمان برای رؤسای سه قوه  می فرستیدرئیس دولت  را در کنار دو لاریجانی قرار خواهد داد  که در شرایط فعلی برای او مطلوب نیست. ثانیاً احمدی نژاد مشاوران دنیا دیده ای دارد که به او خواهند گفت برای  مؤثر سازی افشاگری هایش ، هیچ تریبونی بهتر از تریبون های غیر حکومتی به ویژه رسانه های وابسته به اپوزیسیون ـ داخلی  یا خارجی ـ نیست. می دانم احمدی نژاد به گفتگو با من و امثال من  راضی نخواهد شد زیرا به او یاد داده اند که  از میان خارج نشینان  ، تنها با خبر نگارانی گفتگو کند  که زبان ایشان غیر فارسی باشد و در مورد ایران ، اطلاعات زیادی نداشته باشند. اما شرایط شما در حال حاضر متفاوت است . احمدی نژاد  می داند  شما تنها نویسنده داخل کشور هستید که  به جای  پرداختن به شاخه ها ، به سراغ ریشه ـ رهبر ـ رفته اید و گمان می کنم او ، چنین فرصتی را غنیمت خواهد شمرد تا سخن خود را به خانه تعداد بیشتری از ایرانیان ببرد . از سوی دیگر، برادران لاریجانی هم که در شرایط فعلی رفتار خود را با احمدی نژاد و حملات او تنظیم می کنند ممکن است برای ضربه زدن به احمدی نژاد ، تریبون شما را مفید بدانند و  علیرغم کینه عمیق از محمد نوری زاد ، به گفتگوی پیشنهادی با شما تن دهند .

اگر اینچنین شود ـ که احتمال وقوع آن دهها برابر بیشتر از  تن دادن رهبر به پاسخگویی است ـ شما قادر خواهید بود با هوشمندی خویش، سران سه قوه را وادار کنید یک بار دیگر هیچ کاره بودن خود و اتکای همه امور به علائق یا کینه های رهبر  را از طریق تریبون شما اعلام نمایند.  نابسامانی درهمه عرصه ها و گسترش روز افزون آن ، چیزی نیست که با سخنرانی های یک طرفه رهبر، قابل مخفی سازی باشد. بسیاری از هموطنان ، « مقصرِ غیر پاسخگو » در خلق شرایط فعلی را نیز می شناسند . اما سخن گفتن شما با « بچه مرشد » ها همه نگاهها را به طرف « مرشد» ی خواهد برد که تا کنون هیچگاه مسئولیت هزینه سازی های خویش برای کشور را نپذیرفته و همواره تلاش  کرده گناه تصمیمات خویش را به گردن رؤسای بی اراده سه قوه بیندازد.

۶ نظر:

  1. آقای مجتبی واحدی،
    آیا این پیشنهاد خشونت پرهیز و معقول شما به آزاده مرد فداکار محمد نوری زاد (یعنی دعوت "بچه مرشد ها" به مناظره) نوعی بازگشت شما به "اصلاح طلبی" و دست برداشتن از شعار توخالی و پوپولیستی (و برای روز مبادای)"براندازی" است؟ آیا این نشانی از آن دارد که پشیمان شده و درک کرده اید که با "عبور" از شیخ شجاع اصلاحات چه خطا (و گناه) بزرگی مرتکب شدید؟ آگر آری، به میان مردم خوش آمدید، و اگر نه... بماند.
    مجتبی آقامحمدی
    آغازگر و هماهنگ کننده پروژه [در حال حاضر معلق] روند حقیقت و آشتی ایران (و کمپین پوزش و بخشش) که عزیزان آزاده استاد محمد نوری زاد و دکتر مهدی خزعلی پیشگامان سبز آن هستند
    http://www.trpiran.org

    پاسخحذف
  2. جناب واحدی عزیز این پیشنهاد خوب است و بزرگواری چون نوری زاد با از خود گذشتگی به امثال کامنت گذار بالا تفهیم کنند این قبری که روش گریه میکنند مرده توش نیست.شما به درستی مسبب تمام سیه روزی ها را سیستم فقیه محورانه و مردم ستیزانه و در راس آن خامنه ای می دانید که تا براندازی نشود مشکلی از ایران حل نخواهد شد.من نمی دانم ایشان از کجای کلام شما بازگشت به اصلاح طلبی را استنباط کرده.من متوجه نشدم. حتی شیخ شجاع قبل از حصر گفت این حکومت نه اسلامی است نه جمهوری.بعدش هم مگر خاتمی فرصت سوز در راس قوه مجریه و مجلس ششم . کجای سیستم استبداد دینی را اصلاح کردند؟و چه دست آورد مهمی در جهت احیای حقوق ملت برداشتند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقای "سعید،" من گفتم که امیدوارم آقای واحدی (و شما) از شعار توخالی "براندازی" (که ٣٤ سال است بجز کمک به تعمیق استبداد به نام "اسلام" کاری نکرده) دست برداشته به آغوش میانه روی و اصلاح طلبی یعنی پرهیز از خشونت برگردید. آیا میدانید که شعار: "موسوی بهانست، کل نظام نشانست" و "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" در اتاق فکری کودتای خرداد ٨٨ ساخته شد؟ امان از خشم کور، آقای سعید! امان از خشم کور!
      مجتبی آقامحمدی

      حذف
  3. زنده باشی آقای واحدی. پیشنهاد بسیار خوبیست

    پاسخحذف
  4. آقای انسیتو مصدق :به حرمت نام مصدق از این پندار که ممکن است شما از حفظ وضع موجود با ولایت فقیه در کشور با لعاب پرهیز از خشونت دفاع میکنید صرف نظر میکنم.و من در نوشته جناب واحدی تشویق به خشونت ندیدم. ولی بگذارید یک بار بدون خود سانسوری یک موقعیت خیالی و به آثار احتمالی آن بپردازیم.فرض کنیم آقای دکتر شریعت از دراویش گنابادی در قم که فرزندش را خلخالی در اوایل انقلاب به جرم حمل نشریه مجاهدین اعدام کرد و بعد گفت اشتباه شده .و چند سال پیش حکومت مطب و خانه اش را تخریب کردند و دلیل ان را جمع شدن دراویش در ان محل ذکر کردند .به انتقام ظلمی که بر او رفته بود پسر خلخالی را میکشت . یک پیام روشن به تمام کسانی که هم اکنون فرزندان دلیر این خاک را در بازداشتگاهها.زندانها مورد شکنجه قرار میدهند.یا به امثال خامنه ای که فکر میکنند به یکه تازی بر مرکب قدرت تا پایان عمر ادامه میدهند میرساند که اگر دست ملت به خودشان نرسد به فرزندانشان رحم نخواهند کرد.آیا فکر می کنید دست و دلشان نمیلرزد؟

    پاسخحذف
  5. آقای "سعید،" از اینکه حرمت نام مصدق را نگه داشتید قلم خشونت پرهیز عزیزتان را هزار بار از راه دور و در گوشه اشک آلودغربت تحمیلی میبوسم.
    اما پاسخ سوال بسیار اساسی تان در باره اثر بازدارندگی (ترس ظالم احتمالی یا حقیقی از) انتقام مظلوم را هزار سال پیش از این پدر شعر فارسی رودکی سمرقندی داده -- خیلی خلاصه: "عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده / حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت / گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟ / تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت."
    سبز باشید
    مجتبی آقامحمدی
    آغازگر و هماهنگ کننده پروژه [در حال حاضر معلق] روند حقیقت و آشتی ایران (و کمپین پوزش و بخشش) که عزیزان آزاده استاد محمد نوری زاد و دکتر مهدی خزعلی پیشگامان سبز آن هستند
    http://www.trpiran.org

    پاسخحذف