۱۳۹۱ بهمن ۲۵, چهارشنبه

دعایی که در حق «مکارم شیرازی » مستجاب نشد


 تمنای «‌عاقبت به خیری » یکی از دعاهایی  است که  اغلب مذهبی های سنتی  در حق بستگان و نزدیکان خود انجام می دهند . گمان می کنم کمتر کسی را حتی در میان غیر  مذهبی ها بتوان یافت که حسن عاقبت، آرزوی او نباشد. به یاد می آورم در دوره کودکی و نوجوانی بارها داستان پیر مردِ اذان گویی را از منبری ها می شنیدم که سرنوشت او را نمونه ای از « عدم عاقبت به خیری » می دانستند. پیرمرد داستان، حدود هفتاد سال عبادت کرده بود و هر صبح و شام از بالای مناره، مؤمنان را به برگزاری نماز ، دعوت می نمود. اما روزی در بالای مناره ، چشمش به دختر زیبارویی در همسایگی مسجد افتاد که با لباسی نه چندان مناسب در حیاط خانه خود دلبری می کرد. اذان گوی سالخورده آنچنان محو تماشای دلبری ها شد که کنترل  از کف  داد و با سقوط از فراز مناره ، جان باخت.
امروز که سخنان شیخ ناصر مکارم شیرازی را  در مورد حادثه بیست ودوم بهمن ماه قم شنیدم  ناخود آگاه پیرمرد اذان گو  را به یاد آوردم. این شیخ هشتاد و  شش  ساله  ـ متولد ۱۳۰۵ ـ  می داند    با ماجرای  بیست و دوم بهمن ماه  قم،  پروژه « احمدی نژاد ستیزی »   وارد فاز جدیدی شده است .مکارم شیرازی ،با داستان سرایی های مداح گونه ،  مجازات طراحان حادثه را در خواست  کرده زیرا به ادعای او  در جریان سخنرانی لاریجانی، « حرمت قم شکسته شده  وبه تربت امام حسین (ع ) اهانت شده است». البته از این شیخ توقعی نیست زیرا او نه به خاطر حرمت قم ، این گونه بر آشفته شده  ونه بی احترامی به تربت امام حسین ـ پرتاب مهر نماز به طرف لاریجانی ـ شیخ را تا این حد عصبانی نموده است. ناصر مکارم حتماً به یاد می آورد روز بیست و هفتم آبان ماه ۱۳۷۶ و حمله به منزل آیت اله منتظری را.  این آخوند دربار خامنه ای ،  شعار علیه رئیس مجلس که فرزند یکی از مراجع تقلید است را   موجب شکسته شدن حرمت قم می نامد  ـ نمی دانم کدام حرمت ؟ -  اما در روز ۲۷ آبان ۱۳۷۶ که عربده کشان رهبر ، تا مرز قتل ایت اله منتظری در قم رفتند  دهان این شیخ و سایر نان خورهای رهبر ، به اعتراض باز نشد. شیخ کاسب  از پرتاب مهر نماز - که خاکی بیش نیست ـ بی تاب شده  و« فریادِ خامنه ای پسند » سر می دهد اما هیچکس   در برابر پاره کردن صدها قرآن در حمله به بیت مرحوم منتظری ( کتاب خاطرات آیت آله منتظری - صفحه ۴۳۳) حتی به صورت در گوشی  از مکارم شیرازی اعتراضی نشنید. شاید شیخ مکارم ، پانزده سال پیش و سکوت خفت بار خود را فراموش کرده باشد اما سه سال پیش را چه؟ آیا او که منزلش فاصله کمی با منزل آیت اله صانعی دارد نشنید که روز بیست و سوم خرداد  ۱۳۸۹  دهها تن از اوباش حامی ولایت به بهانه مخالفت با حضور کروبی ، به منزل آن مرجع تقلید حمله کردند و آنچه را که لایق خود و «رهبرِ اراذل پرور» بود نثار کروبی و صانعی نمودند؟ مکارم شیرازی ظاهراً خبر های مربوط به آخرین  تکنولوژی های ارتباطی را پیگیری می کند  ولابد  به فضاهای خبر رسانی مجازی نیز دسترسی دارد . آیا او تصاویر حمله به منزل صانعی، پاره کردن دهها قرآن وشکستن صدها مهر نماز را ندید ؟

پس کسی باور نمی کند که شکسته شدن حرمت قم ، بی احترامی به شخصیت های سیاسی ـ مذهبی و اهانت به  مهر نماز، عصبانیت شیخ مکارم  را موجب شده باشد . ظاهراً او  که  شامه تیزی دارد بوی کباب استشمام کرده و به دنبال  جیره بیشتری است که خامنه ای   به مجیز گویان خود می دهد. مکارم شیرازی می داند که هم اکنون اعتراض به حادثه بیست و دوم بهمن ،  در واقع همراهی با پروژه احمدی نژاد ستیزی است که موجب تسکین کینه های رهبر می شود. 

اکنون که داستان شیخ مکارم و آن پیرمرد مؤذن را با هم مقایسه می کنم  عدم عاقبت به خیری هر دو را مشاهده می نمایم . البته نباید از حق گذشت که خُسرانِ آن پیرمرد  به مراتب کمتر از زیانی است که ناصر مکارم در سالهای پایانی عمر برای خود خریداری کرده است. آن پیرمرد ، دل به زیبا رویی بست و  شیخ مکارم دل به « عجوزه » ای روبه موت  به نام « حکومت خامنه ای » ! راستی که مکارم ، از دعای « عاقبت به خیری » هیچ نصیبی نبرده است.

۲ نظر:

  1. احسنت جناب واحدی واقعا که حق مطلب را ادا نمودی ول فکر کنم فراموش کردید که بگوئید آن دیگری که این دعا در باره او مستجاب نشده شخص شخیص خامنه ای است

    پاسخحذف
  2. تا حالا چندین بار این اتفاق افتاده در زمان خاتمی دوم .سر هادی خامنه ای را در مسجد سه راه موزه در قم شکستندولی یک دفعه رگ غیرت دینی این خسر الدنیا و الاخره میجنبد.

    پاسخحذف