بارها گفته شده که نظام جمهوری اسلامی ورهبر آن ، ایران را به زندان بزرگی تبدیل کرده اند که در آن همه چیز توسط زندانبانان تعیین می شود: چه بپوشیم، کدام فیلم را تماشا کنیم ، به چه کسی رأی دهیم ، با کدام رقیب مسابقه دهیم، به کدام کشور مسافرت کنیم، پشت سرچه کس ودر کدام مسجد نماز بخوانیم، دختران در کدام رشته تحصیلی درس بخوانند، پسران از کدام مدل مو استفاده نمایند،مراجع تقلید چه روزی را به عنوان عید فطر اعلام نمایند، رسانه ها کدام خبر را بنویسند و نیروهای خود جوش چه موقع و در کدام مکان، تحرکات خود جوش را به نمایش بگذارند و در تجمعات خود جوش چه بگویند! حالا مجسم کنید در چنین زندانی ، یک مؤسسه معتبر خارجی، نمایندگان خود را مأمور نماید تا به یک نظر سنجی آزادانه از ایرانیان بپردازند، موضوع نظر سنجی یکی از خطوط قرمز و حیاتی برای نظام باشد و برای کسب نظر ایرانیان ، از تلفن استفاده شود که به اعتقاد اغلب ایرانیان، تحت کنترل دائمی حکومت است. به نظر شما نتیجه این نظر سنجی چه خواهد بود؟
من گمان می کنم دست اندرکاران موسسه گالوپ که نظر سنجی اخیر آن دستمایه تبلیغات حکومتی شده، به خوبی شرایط ایران را می دانند و نظر سنجی اخیر خویش را یک کار علمی و قابل استناد ، تلقی نمی نمایند. پس چرا آن را همچون نظر سنجی های علمی خویش ، منتشر نموده اند؟ از نظر من پاسخ کاملاً روشن است: برخی قدرت های جهانی تصمیم گرفته اند با حکومت جمهوری اسلامی کنار بیایند . آنها به این نتیجه رسیده اند که در چند سال گذشته، میدان باج گیری از ایران را برای روسیه و چین ، خالی گذاشته اند و از ریخت وپاش های سران جمهوری اسلامی ، سهم زیادی نصیب آنها نشده است. پس باید به نحوی جبران مافات کنند. ظاهراً نخستین گام در این راه، توافق پشت پرده بر سر موضوع هسته ای ـ شامل عقب نشینی بی سر وصدای جمهوری اسلامی از برخی بلند پروازی ها ـ وسپس القای این نکته است که فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ، خواسته اکثریت ایرانیان است و لذا جهان غرب بایستی با این موضوع کنار بیاید. البته من به عنوان یک ایرانی ، از اینکه حق دسترسی کشورم به تکنولوژی های جدید به رسمیت شناخته شود احساس خوبی دارم . اما مشکل در این است که اولاً روند فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی در راستای تأمین منافع ملت ایران نیست ثانیاً اغلب قدرت های جهانی ، همه رفتار های ظالمانه وغیر دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی را نادیده گرفته و اغلب تبلیغات آنها بر موضوع هسته ای متمرکز شده است . آنها اکنون که تصمیم به مصالحه پشت پرده با نظام جمهوری اسلامی گرفته اند نیازمند آن هستند که `پای مردم ایران را به میان بکشند و منت مصالحه را بر سر ملت ایران بگذارند.
اما ظاهراً دولت های غربی و مؤسساتی که در خدمت آنها قرار دارند در باب مصالحه با نظام جمهوری اسلامی ، تنها نیستند بلکه گروهی از اصلاح طلبان هم در حال آماده سازی خویش هستند تا کار قدرت های غربی برای مصالحه با نظام جمهوری اسلامی را آسان تر کنند. تا چندی قبل با خود فکر می کردم علت دست وپا زدن های عده ای از اصلاح طلبان برای شرکت در انتحابات ، چیست ؟ آنها که می دانند اولاً حکومت به اصلاح طلبان حقیقی اجازه حضورمؤثر در انتخابات را نخواهد داد ثانیاً به فرض بر گزاری انتحاباتی نسبتاً آزاد ، منتخب مردم از حداقل اختیار برای اجرای وعده های انتخاباتی خود بر خوردار نخواهد بود. امروز که نظر سنجی مؤسسه گالوپ منتشرشد تا حدودی پاسخ خود را گرفتم به خصوص آنکه یکی از رسانه های خارجی ـ که ظاهراً سیاست دست اندرکاران آن ، تشویق اصلاح طلبان به شرکت در انتخابات است ـ نیز بدون توجه به« عدم امکان برگزاری یک نظر سنجی علمی در ایران» ، نتایج تلاش خداپسندانه مؤسسه گالوپ را منتشر نموده است .اکنون گمان می کنم برای تکمیل« پروژه سازش با جمهوری اسلامی »، گام اول برداشته شده و چشم تصمیم سازان سازش در غرب ، به بخش پر سر و صدای اصلاح طلبان است تا با حضور خود در انتخابات، برای نظام جمهوری اسلامی مشروعیت سازی نمایند. واضح تر بگویم! انعکاس گسترده جنایت های نظام نسبت به معترضان انتخاباتی ، کار برخی دولت های خارجی برای مصالحه با جمهوری اسلامی را سخت کرده است . اگر کسانی که به ناحق خود را نمایندگان اصلی جنبش سبز معرفی کرده اند به مصالحه انتخاباتی با حاکمیت برسند آنگاه به گمان مقامات غربی، مشکل دوم ایشان هم حل می شود و آنان با مشروع جلوه دادن حکومت خامنه ای، مصالحه برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی وامتیاز گیری را با زحمت کمتر پیگیری خواهند نمود. موضوع هسته ای را هم که با عقب نشینی بی سر وصدای نظام از پُر گویی های قبلی، حل کرده اند. البته در این عرصه هم تلاش می کنند مدارای ظاهری خود با بخشی از برنامه هسته ای را متأثر از « نظر سازی » اخیر ـ که هیچ شباهتی به نظر سنجی های معتبر ندارد ـ جلوه دهند.
اما بر این باورم که توافقات پشت پرده در این عرصه ، به نتایج مورد نظر دو طرف نخواهد رسید. زیرا اولاً «از هم پاشیدگی » در درون حکومت جمهوری اسلامی به حدی است که هیچیک از بخش های چند پاره حکومت ،امکان پایبندی دقیق و دراز مدت به تعهدات خویش را ندارد . ثانیاً ارزیابی ها از داخل کشور، حاکی از ناتوانی« اصلاح طلبانِ مشتاق حکومت» برای تهییج عمومی به منظور شرکت در انتخابات است .نزدیک شدن همراه با احتیاط سران جبهه اصلاحات به موضوع انتخابات ، ناشی از فهم ایشان از همین ناتوانی است. اما ظاهراً اقای خامنه ای و طرف های مذاکره مخفی او در غرب ، دچار توهم شده اند و برخی همراهی های کاسبکارانه یا غیر دقیق ، آنها را به اشتباه انداخته است . برای اثبات دو مدعای این یادداشت ، زمان زیادی لازم نیست اگر چه بی صداقتی ها و توهمات در همین چند ماه نیز می تواند هزینه هایی را بر مردم ایران تحمیل نماید.
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف