۱۳۹۱ آبان ۱۲, جمعه

هشدار رهبر به احمدی نژاد نبود اما..

دوازدهم آبان ماه ۱۳۹۱
هشدار رهبر به احمدی نژاد نبود اما..
.
سخنان  روز چهارشنبه  رهبر جمهوری اسلامی  بی تردید شدیداللحن ترین سخنرانی  در طول دوره رهبری  او بود که سران سه قوه را مورد خطاب قرار می داد. او در سال های گذشته  بارها از لزوم  وحدت مسئولان سخن گفته است، گاه در خصوص افشای اختلافات به آنها هشدار داده و در مقاطعی از اینکه مسئولان کشور در دام اختلاف افکنی دشمنان بیفتند اظهار نگرانی کرده است. اما  تا کنون او هیچگاه برای توصیف اقدامات سران کشور  از لفظ « خیانت » استفاده نکرده بود: "مسئولان به ویژه سران سه قوه باید با وظیفه شناسی و درک شرایط حساس کنونی ، از هرگونه کشاندن اختلاف ها به میان مردم خودداری کنند. از امروز تا روز انتخابات هرکسی اختلاف ها را به میان مردم بکشاند به کشور خیانت کرده است". این جملات کوچک ترین تردیدی باقی نمی گذارد که مخاطب ظاهری رهبر ، رؤسای سه قوه بوده اند زیرا در مکاتبات اخیر بین دو تن از رؤسای قوا،  هریک از آنها تلاش کرده احساسات عمومی را علیه دیگری بر انگیزد. اما رهبر که نگران افشای بیش از پیش اختلافات است چرا با به کارگیری  عبارات بی سابقه، عمق اختلافات را به نمایش گذاشته و بالاتر از آن، چرابه جای هشدار حضوری به سران قوا، آنها را در یک سخنرانی عمومی مورد خطاب قرار داده است؟
رهبر جمهوری اسلامی می توانست احمدی نژاد و دو لاریجانی را احضار و باعباراتی بسیارشدیدتر، آنها را   توبیخ کند و نسبت به ادامه جنجال آفرینی  توسط هریک از آنها هشدار دهد. اما او به جای این کار در جمع عده ای از دانش آموزان، چارچوب مجاز برای "اختلاف نمایی مسئولان"  را معین کرد. نکته جالب در سخنرانی رهبر آن بود که او مکاتبات اخیر و جملات به کار رفته در آنها را فاقد اهمیت دانست درحالی که رئیس دولت در نامه خود، از نقض اصول متعدد قانون اساسی در قوه قضائیه سخن گفته و رئیس  قوه قضائیه هم احمدی نژاد را به سلطان غاصبی تشبیه کرده که اموال همگان را به تصرف درآورده و هنوز هم احساس طلب کاری دارد. 

پس به نظر می رسد توصیه های رهبر ناشی از دغدغه حیثیتی او برای نظام یا نگرانی از افشای اختلافات  روزافزون میان ارکان حکومت نیست. همچنین او پیشاپیش از بی حاصل بودن توصیه های خود  آگاه است و می داند که حداقل یکی از سران قوا، دست از جنجال آفرینی بر نخواهد داشت. رهبر جمهوری اسلامی  روز بیست و چهارم مهرماه ۹۱ در شهر شیروان، موضوع انتخابات را مورد توجه قرار داد و گفت: "تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات باید همت همه مسئولان این باشد که آرامش سیاسی کشور را حفظ کنند و نگذارند فضای سیاسی کشور، جنجالی و متلاطم شود". تنها  یک هفته بعد از این توصیه یعنی روز اول آبان ماه، محمود احمدی نژاد نامه ای بی سابقه به صادق لاریجانی نوشت و یک جنجال  واقعی به راه انداخت. رئیس قوه قضائیه هم که به نظر می رسد بیش از احمدی نژاد نسبت به دستورات رهبر حساسیت دارد نامه احمدی نژاد را با جنجالی بزرگ تر پاسخ گفت تا مشخص شود حتی اگرعزم رهبر برای آرام نگهداشتن کشور جدی باشد توصیه ها ی او در این خصوص بی نتیجه خواهد ماند به ویژه اگر کسانی در سایر قوا زمینه را برای جنجال آفرینی توسط احمدی نژاد مهیا نمایند.

باتوجه به آنچه در بالا آمد به نظر می رسد مخاطب  سخنان اخیر رهبر در مرحله اول، راه یافتگان به مجلس هستند که تا کنون چند بار برای طرح سؤال از احمدی نژاد خیز برداشته اند.  آخرین تلاش مجلسیان نیز هم اکنون در جریان است. دو روز قبل ، برخی رسانه های داخلی اظهارات علی مطهری را منعکس کردند که با رد ادعاهای مربوط به بازپس گیری امضای نمایندگان، طرح  سؤال از احمدی نژاد درمجلس را قطعی دانست. برخی از گمانه زنی ها نیز حاکی از افزایش احتمال به نتیجه رسیدن  تلاش  جدید برخلاف تلاش های پیشین  نمایندگان بود. یک  روز بعد ،  نماینده ای دیگراز ملاقات خود با رئیس دولت خبر داد و سخن او را نقل کرد که "زمان طرح سؤال در مجلس ، بهترین فرصت برای بیان ناگفته های  احمدی نژاد است".  تردیدی وجود ندارد که احمدی نژاد در تهدید خود جدی است. زیرا او می داند دوره ریاست  را هرگونه که به پایان ببرد بایستی منتظر انتقام جویی رهبر و عواملش باشد . به عبارت دیگر او چیزی  ندارد که از دست بدهد اما امیدوار است که با برخی افشاگری های قطره چکانی و تهدید به  افشاگری های بزرگ تر، مخالفان ومنتقدان حکومتی خود را وادار به عقب نشینی کند. در نقطه مقابل، رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد. او یا باید با صدور دستور رسمی، روند پرسش از رئیس دولت را متوقف سازد. در آن صورت سخن  یک سال پیش علی مطهری  احیا خواهد شد که   مخالفان سؤال از احمدی نژاد رابه  "ترس از پرونده های زیر بغل او" متهم ساخت. ضمن آنکه او هنوز تجربه "کِش ندهید" در ماجرای فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی را فراموش نکرده است، رهبر با آن دستور، از یک سو بدنامی در میان مردم را به جان خرید واز سوی دیگر در همان ماجرا با طلب کاری احمدی نژاد نیز مواجه شد. پس این بار برای متوقف کردن سؤال و مقابله با خطر افشاگری های احمدی نژاد، راه بهتری را برگزید. او سخنانی گفت که مخاطب ظاهری آن احمدی نژاد است اما دست نمایندگان برای طرح سؤال از احمدی نژاد را می بندد زیرا مطابق نظر رهبر، هرگونه جنجال آفرینی تا روز انتخابات  معادل خیانت  است.

البته هنوز نمی توان مطمئن بود  آنگونه که رهبر خواسته ـ یا به آن تظاهر کرده ـ تا روز انتخابات هیچ جنجالی در عرصه سیاسی کشور به وجود نیاید، زیرا آرام ماندن کشور تا آن روز به معنای از دست رفتن فرصت ها برای احمدی نژاد و استقبال  از  انتقام جویی ها وخطرات بزرگی خواهد بود که به محض ترک دفتر ریاست جمهوری، در انتظاراوست. نامه روز پنجشنبه احمدی نژاد به رهبر  و تفاوت آشکار آن با دو نامه ای که برادران لاریجانی در پاسخ به تذکر اخیر رهبر نوشتند نخستین نشانه از اراده رئیس دولت برای ادامه همان است که از نظر آقای خامنه ای، جنجال آفرینی تلقی می شود و  ادامه حیات سیاسی احمدی نژاد  به آن بستگی دارد. او برخلاف رؤسای دو قوه دیگر ، به جای اعلام تمکین در برابر تذکر رهبر، از توجه او به امر وحدت تشکر کرده تا نشان دهد عامل  اصلی اختلافات اخیر ، عدم توجه ولی فقیه و عوامل او به امر وحدت بوده است . او همچنین به اقای خامنه ای یادآوری کرده که اگر واقعاً دغدغه انتخابات ریاست جمهوری را دارد حقوق رئیس جمهور فعلی که دومین مقام جمهوری اسلامی بعد از رهبر است رابه رسمیت بشناسد تا مردم برای انتخاب رئیس جمهور بعدی انگیزه کافی داشته باشند. البته می توان حدس زد که اگر احمدی نژاد بخواهد از معدود فرصت های باقیمانده برای جدال با مخالفان قدرتمند خود استفاده کند آنگاه احتمالاً نیروهای غیر رسمی وارد عرصه خواهند شد  که ورود آنها نوع بازی را تغییرخواهد داد.

سخنان رهبر، مخاطبان دیگری هم در خارج از دایره اصلی قدرت دارد.  این گروه از مخاطبان، شامل هاشمی رفسنجانی وبرخی اصلاح طلبان  هستند که علاقه خود برای  بازگشت به حکومت را مخفی نمی نمایند. آنها فرصت انتخابات را غنیمت می شمارند تا به بهانه انتقاد از احمدی نژاد، سیاست های کلی هفت سال گذشته را به بوته نقد بگذارند که قطعاً‌این امر برای رهبر ، مطلوب نخواهد بود.  ضمن آنکه یقیناً احمدی نژاد هم از این فرصت استفاده خواهد کرد تا برای دفاع ازدولت خود، نقش  سایرارکان حکومت از جمله رهبر در نابسامانی های فعلی را افشا نماید. پس اگر افرادی همچون هاشمی رفسنجانی بخواهند در نقد هفت سال گذشته، از محدوده تعیین شده توسط رهبر تخطی کنند به بهانه احتمال جنجال آفرینی احمدی نژاد، منتقدان غیر خودی با موانعی مواجه خواهند شد. به عبارت دیگر اظهارات روزچهارشنبه رهبر، هشدار زودهنگام به برخی افراد است که حضور آنها در انتخابات، مطلوب رهبر نیست. اینها کسانی هستند که برای حذف ایشان از عرصه سیاسی ایران، تلاش فراوان به عمل آمده و حذف آنها "احیای گفتمان انقلاب" نام گرفته است.  پس حتی مطرح شدن  نام آنان به عنوان "منتقدان دولت" هم موجب بر هم خوردن آرامش رهبر خواهد بود . لذا او با تظاهر به "آرامش خواهی انتخاباتی " پیشاپیش به عوامل آشکار و پنهان خود چراغ سبز نشان داده تا عنداللزوم، راه را بر سخن گفتن انتقادی "غیر خودی ها" ببندند و این "راه بستن انتخاباتی" را اجرای دستور رهبربرای جلوگیری از "خیانت به انتخابات" قلمداد کنند.

اینکه آیا این سناریوی رهبر به نتیجه مطلوب او منجر خواهد شد یا نه، به عوامل متعدد داخلی و خارجی بستگی دارد که یکی از مهم ترین آنها میزان آمادگی احمدی نژاد برای انجام عملیات انتحاری  در ماههای پایانی ریاست او بر دولت است. احمدی نژاد قطعاً مخاطب هشدار روز چهارشنبه  رهبر نبود اما رفتار مخاطبان اصلی آن هشدار، تا حدود زیادی به ریسک پذیری احمدی نژاد درهشت ماه آینده بستگی دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر