هفته پیش یادداشت « قتل ستار بهشتی ؛ خودسری یا استراتژی » را برای برخی سایت های خبری خارج از کشور فرستادم آنها از انتشار آن خودداری کردند. مدیر یکی از سایتها ، بااشاره به استدلال های من در یادداشت که برای اثبات آمریت عناصر اصلی در این جنایت بود ، به من پاسخ داد که بر خلاف این استدلال ها به نظر می رسد در این ماجرا، بنای نظام بر رسیدگی و مجازات عاملان قاتلان ستار است. در حالی که من معتقد بودم و هستم که پس از فشار بر همه فعالان سرشناس سیاسی ، نظام اکنون به سراغ جوانانی رفته که از طریق وبلاگ ها و فضای مجازی، رسوایی های رژیم را افشا می کنند . بخش دیگری از سناریوی نظام ، اعلام علنی فشارها بر فعالان فضاهای اینترنتی است . به نظر من ، همانگونه که در ماجرای کهریزک ، مجلس بی اراده، گزارش قتل چهار نفر در کهریزک را افشا کرد در ماجرای قتل مظلومانه ستار بهشتی هم احمد توکلی ، محسنی اژه ای و برخی دیگر از عناصر سرشناس حکومتی ،مأموریت داشتند با انتشار و تأیید خبر این جنایت ، به خانواده های فعالان سیاسی بگویند « همانگونه که در کهریزک آدم کشتیم و عامل آن - سعید مرتضوی ـ را عزیز داشتیم حالا هم ستار بهشتی را کشتیم و نهایتاً عوامل قتل او را هم مجازات نحواهیم کرد.» ظاهراً این حد از افشای موضوع، برای سران نظام کارآیی کافی را نداشته و اکنون جانور درنده ای به نام « حمید رسایی »را مأمور کرده اند به وبلاگ نویسان هشدار دهد قتل ستار آغاز یک روند است نه پایان آن و هر کس در این عرصه واردشود باید خود را برای سرنوشتی مانند ستار مظلوم آماده کند. این جملات را بخوانید :« پروژه کشته سازی ستار بهشتی - که امکان دارد تا چند ماه آینده در صورت عدم مراقبت مسئولان و کشف ابعاد امر در نمونههای مشابهای تکرار شود – را باید حلقهای برای مقدمه سازی فتنه آینده دانست. فتنهای که برای تحقق آن باید نیروی انتظامی را از الان در نگاه مردم و مسئولان مقصر جلوه داد و انگیزه هر نوع برخورد با فتنه گران را از آنان گرفت». این بخشی از یادداشت کسی است که رفتار او نشان می دهد ژن او ترکیبی از ژن موجود در آبا و اجداد همه جنایت کاران نظام است. او در واقع از حالا تأکید می کند که اولاً برخورد با عاملان جنایت ، انگیزه نیروی انتظامی برای کشتار های بعدی را از بین می برد ثانیاً در خصوص ادامه جنایت های اینچنینی به خصوص با توجه به نا آرامی های احتمالی آینده ـ که او آن ر ا فتنه می نامد ـ اطلاع رسانی می کند تا همه فعالان رسانه ای وخانواده های آنان ، تکلیف خود را بدانند. متن کامل یادداشت را دراینجا بخوانید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر