برخی سایت های خبری ، بدون آنکه منبع مشخصی برای خبر خود ذکر کنند مدعی شدند « بان گی مون » خواستار دیدار با آقایان موسوی و کروبی شده است. البته این خبر ، برخی دوستان را خوشحال و گروهی را امیدوار می کند زیرا آنها در روزهای گذشته تلاش گسترده ای راآغاز کردند و به نتیجه رساندند که هدف آن ابلاغ پیام بسیار ی از هموطنان به دبیر کل سازمان ملل ودرخواست از او برای دیدار با پیشتازان زندانی جنبش سبز بود . اما آیا خبر « درخواست ملاقات بان گی مون با خاتمی و موسوی » صحیح است و انتشار آن اقدامی خردمندانه؟ متأسفانه پاسخ من به این پرسش ، منفی است. آز آن بالاتر ، گمان می کنم اینگونه خبررسانی ها ، کمک به زدو بندهای پشت پرده ای است که می تواند میان سران جمهوری اسلامی با برخی دولت ها وسازمان های قدرتمند جهانی صورت بگیرد .
دبیر کل سازمان ملل در سخنرانی علنی خود در اجلاس جنبش عدم تعهد که میلیونها نفر در سراسر جهان آن را به صورت مستقیم شنیدند تنها از همان نگرانی هایی سخن گفت که قبلاً از سوی مقامات اروپایی وامریکایی اعلام شده است : مخالفت با زیر سؤال بردن «هولوکاست» ، اعتراض به سخنان نابخردانه خامنه ای و احمدی نژاد در مورد محو اسرائیل، نگرانی از برنامه هسته ای ایران و نهایتاً التماس به جمهوری اسلامی برای همکاری در موضوع سوریه !در حالی که او به عنوان دبیرکل سازمان ملل می توانست به موضوع حقوق بشر در ایران نیز اشاره کند و زندانی نمودن غیر قانونی دهها فعال سیاسی و «حبسِ اقایان موسوی ، کروبی و خانم رهنورد» که فاقد هرگونه حکم قضایی می باشد را محکوم نماید .
دبیر کل سازمان ملل ، آنگاه که می خواست موضوع «هولوکاست » و « محو اسرائیل از نقشه»را مطرح نماید حرمت « میزبان دست ودل باز » خود را نادیده گرفت وبه راحتی « نمکدان » شکست .در موضوع سوریه هم کاملا به خاطر داشت که مشاور امریکایی همراهش ، چه توقعی از او دارد . ( که همه آن سخنان ، مورد تأیید من هم هست )اما ظاهراً برای اظهار نظر در خصوص نقض گسترده حقوق بشر در ایران ، هیچکس فشاری بر آقای بان گی مون وارد نکرده بود تا او در سخنرانی علنی خویش ، سرکوبگران در داخل ایران را محکوم نماید.
البته من برخلاف آخوندهای درباری جمهوری اسلامی و برخی وابستگان به نظام ، همه اقدامات مجامع بین المللی و مدیران آنها را اجرای فرامین امریکا و اسرائیل نمی دانم اما به این واقعیت باور دارم که چه در ایران و چه در عرصه بین المللی ، تنها کسانی به اهداف خود می رسند که از قدرت برخودار باشند. این قدرت ، گاه سلاح است ، گاه اقتصاد قوی و در بسیاری از موارد « قدرت همراه ساختن افکار عمومی با خود » . اگر زوایای مختلف از سخنان اخیر دبیر کل سازمان ملل ، به نحوی منعکس کننده نگرانی های اسرائیل بود تنها دلیل آن حمایت امریکا واروپا از سران تل آویو نیست بلکه «قدرت رسانه » که توانسته افکار عمومی در این دوقاره و حتی نقاط دیگری از جهان را با اسرائیلی ها همگام نماید نیز در این میان نقش افرینی می کند . همانگونه که نفوذ برخی رسانه های موفق عربی همچون الجزیره و العربیه و قدرت آنها برای همراه سازی افکار عمومی در برخی حوادث مرتبط با فلسطین ولبنان ، روندی معکوس ایجاد کردکه نتیجه آن اعمال فشارهایی از سوی سران امریکا و اروپا بر اسرائیل برای کاهش جنایات خود بود .
در موضوع ایران اما ، شرایط کاملاً متفاوت است . زیرا در حال حاضر رسانه ای وجود ندارد که بتواند یک جریان فراگیر در داخل و خارج از کشور به راه بیندازد . البته عمق قانون شکنی و گستردگی نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی به حدی بوده که هم اکنون بسیاری از مردم در سطح جهان از رفتار شرم آور سران جمهوری اسلامی با ملت خویش مطلع هستند . اما متأسفانه رفتار فعالان سیاسی واپوزیسیون ایرانی به گونه ای نبوده که فشار کافی بر مقامات اروپایی وامریکایی وارد و مجامع بین المللی را به برخورد فعال در برابر نقض حقوق بشر در ایران ، وادار نماید . بخشی از این وضعیت ، متأثر از اراده « گروهی از اصلاح طلبان»است که نمی خواهند از «نظام حاکم بر ایران» به صورت صد درصدی ، « سلب مشروعیت » شود . اما در میان ، کسانی هم هستند که هیچ زد وبندی با جمهوری اسلامی ندارند در عین حال ، برخی اقدامات و اظهارات ایشان نتیجه ای ندارد جز کاهش فشار بر سازمانهای بین المللی که در موضوع ایران «کم کاری » می کنند و رفتار آنها به گونه ای است که گویی « تنها خون اسرائیلی ها را رنگین می دانند».
سفر بان گی مون به ایران و موضع گیری های علنی او ،یکی از عرصه هایی بود که « بی تدبیری بخشی از اپوزیسیون » را به نمایش گذاشت . در این موضوع ، بایستی بر سر دبیر کل سازمان ملل فریاد بر می آوردیم که « چرا در داخل ایران هم فقط به فکر امنیت اسرائیل ، هولوکاست و احتمال ساختن بمب توسط جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل بودی و در سخنرانی پرمخاطب خود، هیچ اشاره ای به درخواست هزاران ایرانی برای ملاقات با زندانیان سیاسی و در رأس آنها کروبی و موسوی ، نکردی ؟» با کمال تأسف ، به جای این فریاد حق طلبانه ،برخی تریبون داران جنبش سبز ترجیح دادند به بزرگ نمایی خبر تأیید نشده ای بپردازند که موضوع آن «در خواست ملاقات بان گی مون با موسوی و خاتمی » بود در حالی که برای این خبر، هیچ منبع مشخص و موثقی وجود ندارد . کسانی که این خبر را با آب و تاب نقل کردند به صورت ناخود آگاه ، فشار را از روی دبیر کل سازمان ملل برداشتند و او را از اتهام یک « کم کاری » مسلم ، تبرئه نمودند . شاید این خبر غیر موثق ، به کار عده ای از فعالان جبهه اصلاح طلبی بیایدو آنها بتوانند برخی حامیان خود را قانع نمایند که « اقدامات" ما" جواب داد و دبیر کل سازمان ملل همان کاری را کرد که "ما "خواستیم ». اما در آنسوی ماجرا ، دیگر نمی توان به انتظار فشار افکار عمومی در سطح جهان برای پرسشگری از دبیر کل سازمان ملل نشست که «چرا ظلم گسترده در داخل ایران را نادیده گرفتی و سخنرانی خود را به موضوعاتی اختصاص دادی که اگر چه بسیار مهم است اما اهمیت آن برای مردم ایران وبسیاری از آزادیخواهان جهان ، از اقدامات ضدانسانی سران جمهوری اسلامی علیه شهروندان ایرانی بیشتر نیست».
توصیه من به برخی همراهان دیروز و امروز خودم آنست که قدری بیندیشیم و ببینیم با این گونه کارها ، خود را می فریبیم یا نهایتاً به سران جمهوری اسلامی کمک می کنیم تا در مذاکرات پشت پرده و «زدو بند »های خود با دبیرکل سازمان ملل و سران اروپا وامریکا، موضوعات داخلی ایران را به حاشیه برانندیا حتی به طور کامل از دستور خارج نمایند؟
آقای واحدی این لینک سازمان ملل است.
پاسخحذفhttp://www.un.org/apps/news/story.asp?NewsID=42775&Cr=aligned&Cr1=movement
" Secretary-General Ban also spoke at the Iranian Foreign Ministry’s School of International Relations, where he said many human rights challenges remain in Iran. It is especially important for the voices of Iran’s people to be heard during next year’s presidential election, he stated.
He added that this is why he had urged the authorities during his visit to release opposition leaders, human rights defenders, journalists and social activists to create the conditions for free expression and open debate."
ممنونم از دوستانی که بدون خواندن متن مقاله ، مرتبا سعی در ارشاد من دارند . من دو سؤال مشخص در این مقاله دارم . مخست آنکه منبع خبر «درخواست ملاقات بان کی مون با خاتمی و موسوی »چیست؟ و اینکه چرا بان کی مون در سخنرانی خود دراجلاس که تعداد مخاطبان آن صدها بار بیشتر از متون موجود درسایت سازمان ملل است ، در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران سخنی نگفت؟
پاسخحذف