سخنی با خبرنگاران خارجی در اجلاس تهران
ضیافت شما سفره ایرانیان را خالی تر کرد پس کاری بکنید
متأسفم که من و بسیاری از همکاران ایرانیم به دلیل استبداد حاکم بر کشورمان ناچار به جلای وطن شده ایم و گروه دیگر ی از همکارانمان هم در زندان های ولی فقیه هستند ولذا برای ما این امکان وجود ندارد که حضورتان در کشور عزیزمان را به صورت حضوری ، خیر مقدم بگوییم .اما یقین دارم اکثریت ایرانیان با تکیه بر سنت میهمان نوازی خویش ساعاتی خوش برای شما در طول اقامت در ایران آرزو می کنند . اگر چه مخفی نمی کنم آنچه که « بهانه حضور شما در ایران» شده ، برای بسیاری از هموطنانم ، رنج آور و تلخ است . امروز حکومت فاسد ایران تنها برای فریب بخشی از افکار عمومی در داخل ، نمایشی بزرگ و پر هزینه به راه انداخته و بخشی از این هزینه نیز که به قیمت خالی تر شدن سفره ایرانیان است صرف پذیرایی از گروههای خبری و خبرنگاران خواهد شد . من به عنوان کسی که حدود پانزده سال به صورت مستقیم با « خبر » و « خبرسازان » سر و کار داشته و با تعداد زیا دی از«خبر رسانان » ایرانی و غیر ایرانی ازنزدیک همکاری و گفتگو داشته ام وظیفه خود می دانم نکاتی را با شما درمیان بگذارم .
قبل از هر چیز ، مایلم نکته ای را یاد آوری نمایم که یقیناً از نگاه تیزبین شما فعالان حوزه « رسانه» مخفی نمانده اما یاد آوری آن می تواند انگیزه اصلی حکومت ایران از میزبانی خبرنگاران خارجی در ایام برگزاری کنفرانس سران جنبش عدم تعهد را آشکار سازد . شما به خوبی به یاد می آورید رفتار سه سال پیش حاکمان جمهوری اسلامی با خبرنگاران داخلی و خارجی را . مطمئنم گروهی از شما شخصاشاهد « محدود سازی غیر متعارف خبر نگاران » برای جلوگیری از انعکاس واقعیت های جامعه ایران پس از انتخابات رسوای سال ۱۳۸۸(سال دو هزارو نه میلادی ) بوده اید. خبرنگارانی هم که در ایام اعتراضات انتخاباتی ،اجازه حضور در ایران را نیافته بودند از طریق فیلم ها و گزارش هایی که جوانان ایرانی با خطرپذیری فراوان تهیه کردند تا حدودی با واقعیت های سالیان اخیر ایران آشنا شده اند . همچنین لابد از برخی همکاران خود شنیده اید که شش ماه پیش در هنگام بر گزاری انتخابات نمایشی مجلس نهم ، خبرنگاران معدود خارجی که اجازه سفر به ایران را یافته بودند با چه محدودیت هایی برای تردد در سطح تهران ، مواجه بودند . پس اگر در حال حاضر به تعداد زیادی از خبر نگاران خارجی ، امتیازات ویژه ای اعطا شده تا از بر گزاری کنفرانس جنبش عدم تعهد در ایران گزارش تهیه کنند ریشه این مهربانی بی سابقه ـ که خبر نگاران واقعی ایرانی از آن محروم هستند ـ را باید در نیاز حکومت ایران به ترسیم «چهره ای کاریکاتوری » از پایتخت جمهوری اسلامی جستجو کرد . سخن اصلی من با شما همکاران غیر ایرانیم در همین زمینه است .
دوستان وهمکاران عزیزم!
نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی به خوبی می داند اجلاس فعلی جنبش عدم تعهد ، حاصلی برای مردم و کشور ایران ندارد . اما متأسفانه هنوز هستند برخی هموطنان من که تنها منبع خبرگیری ایشان ، رسانه های دروغپردازی است که سرمایه ملت ایران خرج آنها می شود تا ایرانیان را بفریبند . این واقعیتی است که در عرصه رسانه ای کشورم وجود دارد و رفتار شما در دوره حضورتان در ایران ، می تواند تقویت کننده آن یا خنثی کننده نسبی آن باشد . . فراموش نکنید شما به دعوت حکومتی به ایران می روید که رسانه های اصلی آن ، « مصاحبه دروغین با رئیس جمهور مصر » منتشر می کنند و در آن ، از زبان دکتر محمد مرسی به تأیید سیاست های رهبر جمهوری اسلامی می پردازند ! شما در روزهای برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد باید با رسانه هایی رقابت کنید که در گزارش های خود از سفر اخیر احمدی نژاد به عربستان سعودی ، تصویر مونتاژ شده از دیدار او با رؤسای جمهور سایر کشورها تهیه و منتشر می کنند تا به ایرانیان ثابت کنند رئیس دولت جمهوری اسلامی از نفوذ و محبوبیت در میان دولتمردان غیر ایرانی برخوردار است . پس بدانید کاری بسیار سخت به عهده شماست . شما از یکسو وظیفه دارید دروغ های تبلیغاتی رسانه های رسمی جمهوری اسلامی را خنثی نمایید و ازسوی دیگر ، ایرانیان و سایر ملت های « حقیقت طلب » از شما انتظار دارند انتقادات برخی میهمانان کنفرانس تهران از سران جمهوری اسلامی را که قطعا در رسانه های ایرانی منتشر نخواهد شد به صورت مطلوب بازتاب دهید تا هم ایرانیان از آنها مطلع شوند و هم سایر ملت ها بدانندسران جمهوری اسلامی در دنیای امروز از چه جایگاه نازلی برخوردار هستند .
شما در دوره اقامت در تهران ، کار بزرگ دیگری نیز می توانید انجام دهید . این کار ، پرسش گری از مسئولان جمهوری اسلامی است که علیرغم میل خود در دوره بر گزاری کنفرانس ، در دسترس شما خواهند بود . معمولا در سفرهای احمدی نژاد به خارج از کشور ، سؤالات مشخصی از او مطرح می شود و بخش قابل توجهی از این سؤال ها هم متمرکز بر منافع یک کشور خاص یعنی اسرائیل است . من مخالف پرسشگری شما دراین مورد نیستم زیرا می دانم گروهی از شما از سخنان نابخردانه و جنگ طلبانه سران جمهوری اسلامی در خصوص اسرائیل ، دچار تعجب یا خشم شده اید و خود را موظف به طرح پرسش در این مورد می دانید. شاید برخی از خبر نگاران هم از سوی قدرت های سیاسی و رسانه ای تحت فشارهای رسمی و غیر رسمی هستند تا در این زمینه ، پرسشگری کنند . اما توقع کنونی اغلب ایرانیان از شما آنست که در سفر فعلی به تهران ، در هرفرصتی که با مسئولان ایرانی مواجه می شوید از آنها بخواهید درمورد رفتار غیر انسانی با هموطنان خود توضیح دهند . من نمی گویم فقط در مورد زندانیان سیاسی ازسران دروغ پرداز جمهوری اسلامی سؤال کنید اما می توانید دلیل آنها برای اتخاذ یک تصمیم غیر انسانی یعنی تعطیل کردن ملاقات زندانیان سیاسی در ایام برگزاری کنفرانس عدم تعهد را مورد پرسش قرار دهید .
نمی دانم چه تعداد از شما می دانید که به خاطر برگزاری کنفرانس تهران ، پایتخت جمهوری اسلامی به مدت پنج روز به طور کامل تعطیل است . هر کدام از شما که مایل باشید با یک جستجوی ساده در سایت های خبری حکومتی ، می توانید دستور العمل های متعدد حکومتی برای تعطیل ادارات ، بانک ها، موسسات خصوصی ، بورس ها و به طور کلی همه نهادهای اقتصادی را ملاحظه کنید . کسانی که با اقتصاد کاملا دولتی و حکومتی ایران آشنا هستند می دانند که تعطیلی مراکز اقتصادی تهران به معنای توقف همه فعالیت های مهم اقتصادی در سراسر کشور است. به عبارت دیگر ، تحمیل تعطیلی پنج روزه به تهران به مفهوم وارد کردن خسارتی معادل چند میلیارد دلار به اقتصاد ایران است که هر روز آشفته تر از دیروز می شود .
شما همچنین در دوره حضور خود درتهران می توانید با استناد به سخنان دادستان کل کشور، دادستان تهران ، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ، وزیر خارجه و رئیس دولت ، که همگی بر « زندانی نبودن » اقایان موسوی و کروبی تأکید کرده اند ملاقات با آنان را خواستار شوید .
راستی شاید شما ندانید برای « بزک کردن » چهره پایتخت جمهوری اسلامی در ایام حضور شما وسران کشورهای خارجی ، تمام کسانی را که در مرکز کشور به تکدی گری مشغول هستند و مدیریت فاسد جمهوری اسلامی هر روز بر تعدا د آنها می افزاید از سطح شهر جمع آوری کرده اند . در ایام حضور شما در تهران ، بسیاری از پروازهای فرودگاه تهران تعطیل شده که این تصمیم هم ضربه بزرگی به اقتصاد در حال احتضار ایران است .شما می توانید همین مسائل را پیش روی مسئولان ایرانی بگذارید و از آنها سؤال کنید « اجلاس تهران چه دستاوردهایی برای ایران داشته که به خاطر آن ، این همه فشار اقتصادی وروحی بر همه ایرانیان از فعالان بزرگ و کوچک اقتصادی تا خانواده بی گناه زندانیان وارد شده است ؟»
شما می توانید در همین مدت ، مسئولان ایرانی را برای برگزاری یک کنفرانس خبری با حضور رهبر جمهوری اسلامی ، تحت فشار قرار دهید . پیروان آقای خامنه ای او را رهبری تمام عیار و مقبول برای همه جهان می دانند و گفتار رهبر جمهوری اسلامی نشان می دهد که این توهم ، برای او خود نیز به یک باور تبدیل شده است . بر همین اساس او قاعدتا بخش عمده سخنرانی خود در این اجلاس را به تشریح ظلم های متعددی اختصاص خواهد داد که در کشورهای دیگر بر مردم می رود . او همچنین از پاسخگو نبودن سران سایر کشورها هم سخن خواهد گفت . شما هم می توانید ازمسئولان ایران بخواهید در آغز دویست وهشتادمین ماه رهبری آقای خامنه ای ، برای نخستین بار او را در برابر خبرنگارانی قرار دهند که بهانه حضور آنان در ایران ، کنفرانسی با میلیاردها دلار هزینه است. تنها راهی که این هزینه های گزاف را برای مردم رنج کشیده ایران تا حدودی تحمل پذیر می کند تلاش شما برای به چالش کشیدن مقامات غیر پاسخگوی جمهوری اسلامی است.
من بسیار متأسفم که بگویم اجلاسی که شما برای پوشش خبری آن به تهران رفته اید میلیاردها دلار از سفره خالی هموطنانم به یغما برده است . پس ایرانیان حق دارند ازشما انتظار داشته باشند با نگاهی دقیق ، وضعیت کاریکاتوری تهران وسفره خالی شده ایرانیان را در گزارش های خود منعکس و مسئولان ایرانی را وادار به پاسخگویی در خصوص صدها موضوع داخلی و خارجی نمایید که در سال های گذشته ، هیچگاه پاسخگوی آن نبوده اند . اگر این کار را انجام دهید مردم ایران ، مقدم شما را همچون عزیز ترین میهمان ، گرامی خواهند داشت
مشاور رسانه ای رئیس مجلس ششم و سردبیر پیشین روزرنامه آفتاب یزد - سید مجتبی واحدی
جناب آقای واحدی. با وجود اینکه لینک نامه ی تان را در بلاگ خود قرار داده ام لازم است دو اشکال عمده ی آن مطرح شود.
پاسخحذف1) حمله ی شما به روزنامه نگاران خارجی بنظرم عملی ناشایست است زیراکه آنها برای انجام وظیفه ی اطلاع رسانی عازم تهران شده اند. یعنی همان وظیفه ای که شما در دوران اصلاحات از انجامش کوتاهی نمودید و با حذف اخبار دیگراندیشان در جهت حفظ قدرت اصلاح طلبان برآمدید.
2) نامه ی شما مثال بارزی از ضعف روزنامه نگاری در ایران است چرا که به جای گزارشی کوتاه و موجز از اوضاع پریشان کشور متنی طولانی و نسبتا کلی را ارائه داده اید.
در هر حال چنین نامه هایی به علت برخورد تهاجمی یا مخاطبان به احتمال زیاد واکنش مطلوبی در پی نخواهند داشت.