۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

رفسنجانی ، مشایی و احمدی نژاد ؛ بازیگر یا بازیگردان!؟





نمی توان تکذیب کرد که کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی  تغییرات عمده در روند انتخابات ریاست جمهوری ایجاد می کند. نخستین تأثیر ، رفع نگرانی رهبر جمهوری اسلامی در خصوص میزان مشارکت مردم در نخستین انتخابات ریاست جمهوری پس از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ است. او اکنون می تواند مطمئن باشد که دشمنان قسم خورده و  حامیان واقعی یا مصلحتی رفسنجانی، برای  حصول اطمینان از رسیدن به نتیجه دلخواه خود در انتخابات شرکت می کنند . این حضور ، خواسته  رهبر برای مشروع و مقبول نشان دادن نظام ولایت فقیه را تا حدودی محقق خواهد کرد. اما این ، تنها تأثیر ناشی از کاندیداتوری رفسنجانی نخواهد بود. از میان مردمی  هم که هنوز تصور می کنند راههای کم هزینه تری برای نجات کشور از بحران های روز افزون  وجود دارد عده ای با شنیدن خبر این کاندیداتوری ، احساس آرامش  پیدا کردند یا در دل تاریکی ها ، کورسویی   مشاهده نمودند. اما این ، همه ماجرا نیست. رهبر جمهوری اسلامی در بیست و چهار سال رهبری خود نشان داده  هرچقدر در اداره کشور ، بی کفایت و ناتوان است در یافتن  راه برای نجات خویش از مخمصه ها تبحر فراوان دارد. خامنه ای در دو دهه گذشته، بارها  بر موج هایی سوار شده که ظاهراً توسط سرسخت ترین رقبا و حتی  دشمنان او ایجاد شده است. در ماجرای  اخیر نیز بی تردید او از  « کاندیداتوری رفسنجانی » بهترین بهره را خواهد برد تا مشخص شود در انتخابات سال ۹۲ هم ، بازی گردانی  به عهده رهبر  است و  احمدی نژاد، مشایی وهاشمی هم بازیگرانی در جدید ترین بازی او خواهند بود. تا قبل از کاندیداتوری رفسنجانی،  علاوه بر میزان مشارکت مردم ،  یافتن بهترین راه برای « مهندسی انتخابات »  هم   از دغدغه های رهبر بود. او اکنون تصور می کند  هرچه باشد حضور مردم در انتخابات ، بسیار بیش از میزانی است که قبلاً تصور می شد. در خصوس مهندسی آرا نیز ورود هاشمی ، راحت ترین سناریو را در پیش پای خامنه ای قرار داده است . مطابق این سناریو، رهبر می تواند با صدور حکم حکومتی، تأیید  صلاحیت مشایی را خواستار شود. در چنان شرایطی نیاز به تقلب در حد سال ۸۸، که موجب تحقیر و تحریک رأی دهندگان شود وجود نخواهد داشت. مراحل بعدی این سناریو به شرح زیر خواهد بود.
۱ـ حضور مشایی و هاشمی در انتخابات ، منتقدان و معارضان نظام رابه دو گروه تقسیم خواهد کرد. عده ای که هاشمی را همچنان  بخشی از نظام می دانند مشایی را به او ترجیح خواهند داد. همچنین کسانی که در سالهای اخیر برخی سخنان دوپهلو وتبلیغاتی مشایی در مورد ایدئولوژی اسلامی ، روابط با مردم اسرائیل  و اموری از این قبیل را باور کرده اند برای تقویت  « گفتمان منسوب به مشایی »  و تضعیف هر چه بیشتر جمهوری اسلامی ، رأی خود را به نام اسفندیار دولت به صندوق ها خواهند انداخت. عده قابل توجهی از اقشار ضعیف جامعه به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها هم  به امید تحقق وعده دروغ احمدی نژاد ودسترسی به یارانه دویست و پنجاه هزار تومانی ، منتظر جابجایی احمدی نژاد و مشایی خواهند بود. به این طریق رأی نسبتاً‌ قابل توجهی  به نام مشایی ثبت خواهد شد.   ضمن آنکه به نظر می رسد درخصوص تخریب گسترده هاشمی، توافق نانوشته ای میان باند احمدی نژاد و  مزدبگیران خامنه ای وجود دارد که این مسئله نیز نهایتاً به نفع مشایی خواهد بود .البته نگارنده همچنان بر این باور است که در این انتخابات نیز ،  تقلب و رأی سازی ، حرف نهایی را خواهد زد. اما  تقسیم طبیعی آرای مخالفان  یا منتقدان نظام  و اعلام آرای تقسیم شده بین مشایی و هاشمی، برای مردم بسیار باور پذیر تر خواهد بود تا آنکه  رقم بالایی از آرا به نام کاندیداهای مطلوب رهبر اعلام شود.۲ـ اگر رهبر موفق به اجرای این سناریو شود کاندیدای مطلوب او همراه با مشایی به دور دوم خواهد رفت و قاعدتاً میزان آرای اعلام شده برای سه کاندیدای اصلی- رفسنجانی، مشایی و کاندیدای رهبر- تفاوت زیادی با یکدیگر نخواهد داشت . در دور دوم ، بدون نیازبه دستکاری تحریک کننده در آرا، کاندیدای رهبر به عنوان پیروز انتخابات ، معرفی خواهد شد. بسیاری از رأی دهندگان هم نتیجه را خواهند پذیرفت زیرا هرچه باشد  اغلب کسانی که در مرحله اول  به هاشمی رفسنجانی رأی داده اند  ـ حامی یا معارض نظام ـ حاضر نخواهند بود دردور دوم رأی خود را به نام مشایی به صندوق ها بیندازند .لذا پس از اعلام نتیجه مرحله دوم انتخابات و معرفی کاندیدای رهبر به عنوان فرد پیروز، بسیاری از  شرکت کنندگان در انتخابات و کثیری از ناظران  بیرونی ، این نتیجه را باور خواهند کرد.
۳ ـ  حتی اگر به دلایلی رهبر ناچار شود راه یافتن رفسنجانی به دور دوم را بپذیرد بازهم با جابجایی نه چندان گسترده آرا،   نتیجه مطلوب رهبر ، قابل حصول خواهد بود.  اغلب کسانی که در مرحله اول ، مشایی را بر می گزینند دلیلی ندارند تا در مرحله دوم به رفسنجانی رأی دهند. زیرا کینه حامیان احمدی نژاد از رفسنجانی ، بسیار عمیق تر ازمخالفت احتمالی ایشان با رهبر یا سایر کاندیداها می باشد.  پس حتی به فرض راهیابی رفسنجانی و کاندیدای رهبر به دور دوم ، اعلام پیروزی کاندیدای رهبر ، با جابجایی درصدی از آرا امکان پذیر خواهد بود  . ضمن آنکه  بسیاری از افراد ،با آگاهی از عمق کینه  حامیان احمدی نژاد نسبت به رفسنجانی ،  انتقال آرای مشایی به کاندیدای رهبر را قابل قبول خواهند دانست .۴ ـ آگر رهبر بخواهد با رسوایی کمتری این سناریو را محقق کند بهترین گزینه برای او علی اکبر ولایتی خواهد بود. زیرا  در صورت  فرستاده شدن ولایتی و مشایی به دور دوم ، بسیاری از فعالان ستاد های انتخاباتی هاشمی ، به صورت رسمی یا غیر رسمی به تبلیغ برای ولایتی خواهند پرداخت  و عده کثیری از رأی دهندگان به رفسنجانی هم در مرحله دوم ، رأی خود را به نام ولاتی ثبت خواهند کرد. در آنصورت  به جای جابجایی  یازده میلیونی آراکه موجب  اعتراضات  گسترده سال ۱۳۸۸ شد می توان با جابجایی دو تا سه میلیون رأی ، اراده رهبر را محقق نمود.
به گمانم اطلاع رسانی گسترده در مورد این سناریو، رهبر و عوامل اورا به تجدید نظر در بخش اول سناریو ـ تأیید صلاحیت مشایی* ـ وادارخواهد کرد. در آنصورت، رهبر ناچار خواهد بود به فکر سناریوهای پیجیده تری باشد که قطعاً اجرای آن ، دردسرهای بزرگ به دنبال  خواهد داشت. تردید ندارم که رهبر ، پذیرش ریاست جمهوری  رفسنجانی را رفراندوم علیه خویش می داند. مفهوم این سخن ، باز بودن دست رفسنجانی برای اجرای وعده های انتخاباتی خود نیست بلکه به دلیل موضع گیری های صریح  یا تلویحی رهبر نسبت به دولت های سازندگی و اصلاحات ،به ویژه در چهار سال گذشته، بازگشت  رفسنجانی حتی برای تصدی جایگاه « تدارکاتچی » یک رفراندوم علنی علیه ولی فقیه  خواهد بود که او به آن تن نخواهد داد.  اما او به دنبال آنست که ضمن بهره گیری از مزایای حضور رفسنجانی در رقابت های انتخاباتی ، او را از راههای کم هزینه تر ـ مانند سناریوی فوق الذکرـ  حذف و همین حذف را به عنوان پیروزی خود اعلام نماید. افشاگری در مورد این سناریو، رهبر و سناریو نویسان او را با بحران جدید مواجه خواهد کرد . 

در مورد سناریوهای جایگزین ، به زودی نظر خود را خواهم نوشت.

---------------------------
*البته نگارنده موافق رد صلاحیت هیچکس حتی بازیگران رهبر نیست اما بر هم خوردن این سناریو را در راستای مواجهه رهبر با مشکلات بیشتر و افزایش فشارها بر اومی داند که قطعاً به نفع همه ایرانیان است.

۱۵ نظر:

  1. آقای واحدی عزیز، با تمام احترامی که برای شما قائلم اما اجازه بدهید با تحلیلتان موافق نباشم. همه ما می‌دانیم که امروز نظام و کشور در شرایط خطیری قرار دارد و از طرفی‌ هم نیروهای برانداز مثل شورای مثلا ملی‌ ممکن است با فریب افکار عمومی‌ و نشان دادن ارزانی‌ و مسائل جنسی‌ زمان شاه از این فرصت استفاده کنند تا بالاخره زهر خود را به انقلاب اسلامی بریزند. در این شرایط است که فداکاری جناب هاشمی معنا پیدا می‌کند که فقط خیر انقلاب را می‌خواهد. مطمئنا در این سنّ و سال ایشان به دنبال قدرت نیست و از ثروت هم برخوردار است. حتا اگر هاشمی هم از صندوق در نیاید باز حضور مردم بر سر صندوق رای باعث بازگشت اعتماد به انقلاب اسلامی خواهد شد و ناامیدی ضّد انقلاب را به همراه خواهد داشت. از طرفی‌ هم فضا در طول انتخابات برای رساندن صدای اصلاح طلب‌ها به مردم ایجاد میشود. فراموش نکنیم جنبش سبز با رای دادن بود که شکل گرفت نه با تحریم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست عزیز میشه فواید بازگشت اعتماد به انقلاب اسلامی رو توضیح بدید تا بعدا سر "ناامیدی ضد انقلاب" به بحث بشینیم؟

      حذف
    2. منظورت از ارزانی و مسائل جنسی همون رفاه اقتصادی و آزادی های اجتماعی هست؟زهر چیه؟آقا جان به اونا چیکار داری شما اصلا.
      اون اسمت رو هم عوض کن که رای اصلاح طلب هارو کمتر خراب کنی مشخصه شما برای چی این کامنت رو گذاشتی و مشخصا با این اسم

      حذف
  2. با سلام - از آنجا که من همواره نظرات شما را دنبال میکنم شاید حق داشته باشم چند خطی هم بنویسم.
    من را نظراتی که فکر میکنند تمام پارامترهای داخل یران در دست آقای خامنه ای است راضی نمیکند. گیرم که آقای خامنه ای قدرت زیادی داشته باشد اما کنشگران دیگری نیز وجود دارند و همه تاثیر خودرا دارند.
    اینطور که فکر کنیم آقایان هاشمی و مشایی در این حد از درک سیاست عاجزند و به همین سادگی که شما میفرمایید بازی دست آقای خامنه ای شده اند باورپذیر نیست.
    ثانیا گیرم که در انتخابات شرکت نکنیم. بعد چی میشه؟ فکر میکنید اگر مشارکت پایین باشه به یکباره آقای خامنه ای تمام قدرت را دودستی تقدیم میکنه؟

    پاسخحذف
  3. می تونم بپرسم چرا این فرض جزو فروض شما نیست که آقای رفسنجانی به دستور رهبری نامزد ریاست جمهوری شده؟ چون اگر این فرض رو درست فرض کنیم
    1- فرض شما که رهبری به دنبال جذب مشارکت مردمی هست درستی خودش رو از دست نمیده و فقط دلیل این کار رو عوض میکنه
    2- حذف شدن رفسنجانی در دور اول یا دوم به تثبیت نظام می انجامه که باز خواست هاشمی و خامنه ای توامن با همه

    و چرا فرض نمی گیرید که دعوای سیاسی بین این آقایان (رفسنجانی، خامنه ای) دعوای زرگری بیش نبوده؟ هیچ کدوم بهم دیگه آسیبی نرسوندن (اقتصادی، فرهنگی، قدرتی و توانی ... ) توی هیچ عرصه ای. چه جوری این دو را باهم دشمن فرض میکنید؟ حتی بر علیه همدیگه هم کاری نکرده اند که بگوییم آسیب رسان بوده. مگر جز چندتا گفتگو و نامه باهم مشاجره داشته اند؟ برای حکم به اینکه رفسنجانی بر علیه خامنه ای است دلیل قانع کننده لازم است. اگر نه عقل حکم میکند که رفسنجانی رو بازیگر خامنه ای دانست نه دشمن او

    پاسخحذف
  4. جناب آقای واحدی
    نکته ای که در مقاله خویش فراموش نمودید ترس رهبری از گروه منتسب به دولت است. احمدی نژاد و یارانش در چند سال اخیر نشان دادند که توانایی ایستادن در مقابل شخص رهبر را هم دارند و مطمئنا هرگز در برابر تغییر آرا به ضرر آقای رحیم مشایی چه در دور اول و چه در دور دوم سکوت نخواهند کرد. بنابراین رهبری باید سناریویی بنویسد که بدون دستکاری و مهندسی انتخابات، باعث حذف رحیم مشایی شود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقای احمدی نژاد در برابر تفلب انتخاباتی هیچ کاری نمیتواند انجام دهد . همین الان وزیر کشور - مجری ظاهری انتخابات - کاملا در باند رهبر قرار کرفته است.

      حذف
  5. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  6. همه طوری از انتخابات حرف میزنند که آدم فکر میکند هیچ تقلبی در انتخابات 88 اتفاق نیافتاده و رای مردم میتواند رئیس جمهور تعیین کند.
    اگر موسوی و کروبی در حصر نبودند و اگر انتخابات شوراها و مجلس بدون رد صلاحیت گسترده صورت گرفته بود شاید میشد امیدوار بود که انتخاب هاشمی به معنی رئیس جمهور شدن اوست. فارغ از تحلیل آثار مثبت و منفی این انتخاب.
    آنچه مسلم است. حتی در صورت تائید صلاحیت هاشمی رای خامنه ای که تعیین کننده رئیس جمهور است برای هاشمی نخواهد بود. و مردم گوسفند وار توسط اصلاح طلبان پای صندوق رای خواهند رفت تا مهر تائید به وضعیت ایجاد شده توسط رهبر بزنند.
    عده ای هم همانند زمان جنگ ادعا میکنند اگر مردم پای صندوق رای نروند مشروعیت نظام از بین خواهد رفت و آمریکا حمله نظامی خواهد کرد این ایجاد رعب و ترساندن از ابزارهای اولیه رژیم آخوندی برای کلاه گذاشتن سر مردم و قتل و کشتار مخالفان در زمان جنگ بود که الان دوباره استفاده میشود. در حالی که هر بلائی سر مردم بیاید مسئول کامل آن خامنه ای و حامیان و مزدوران او هستند که منافع کشور را فدای مطامع نظامی خود میکنند.
    البته لازم است یاد آوری کنیم زمانی خمینی تن به صلح داد که مردم دیگر آماده رفتن به جبهه نبودند. و حمایت خود را از رژیم قطع کردند. اکنون نیز اگر مردم انتخابات را تحریم کنند مطمئن باشید خامنه ای مجبور خواهد شد در مورد مسائل هسته ای جام زهر را نوش جان کند تا چند صباحی بیشتر بر ایران حکم رانی کند.

    پاسخحذف
  7. سلام
    جناب واحدی تمامی مطالب و سناریوهائی را که بر شمردید قائدتا از مغز مهندسین انتخاباتی ولی فقیه عبور کرده است الا یک چیز و آنهم این است که کاخ سفید و پادشاه عربستان سعودی رسما از کاندیداتوری هاشمی و بر کرسی نشستنش دفاع کردند و این پیام بود که خامنه ای را وادار ساخت تا به ورود هاشمی تن بدهد و بگذارد مشائی را حذف کنند چون ورود مشائی یعنی ایستادن رهبر در برابر علمای قم که شدنی نیست و بهترین گزینه انتخابات هاشمی است که پس از پیروزی به صنم دوستی 50 ساله بتوانند سر هم را چوری کلاه بزارند و ادامه ماجرای دهه 60 پس از مرگ خمینی بگیرو برو بالا

    پاسخحذف
  8. بنده به هیچ وجه موافق جمهوری اسلامی نیستم اما راهکار عملی سرنگونی رژیم چیست؟ حمله نظامی آمریکا به نیت سرنگونی بسیار بعید است چون آمریکا توان اقتصادی اینکار را ندارد (خودم در آمریکا زندگی میکنم). حمله به تاسیسات اتمی ممکن است انجام شود که آن هم به سرنگونی منجر نمی شود. به پاخاستن مردم مستلزم مولفه های بسیاری از جمله وجود یک رهبر مورد قبول همه است که چنین چیزی وجود ندارد و توانایی سرکوب رژیم هم 4 سال پیش دیدیم که چقدر بالاست. متاسفانه مجبوریم به رفسنجانی رای بدهیم که شاید گشایشی حاصل شود. چاره ای نداریم. این حکومت مشروعیتش 4 سال پیش به باد رفت اما دودش توی چشم مردم رفت. مشروعیت زدایی دردی را دوا نمی کند. برای سرنگونی رژیم همان 3 راهی که گفتم وجود دارند: مداخله نظامی خارجی، انقلاب، گذار مسالمت آمیز و تدریجی. هرکسی راه حلی دارد ارائه کند خوشحال میشوم مطلع شوم. منظورم راه حل عملی برای تغییر رژیم است نه شعار دادن الکی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چند راه باید در امتداد هم منجرب به تغییر در ایران گردد که نخست تضعیف ستون قدرت هسته ای ایران یعنی بمباران صنایع اتمی و موشکی رژیم و سپس وارد شدن به فشارهای بین المللی جهت باز شدن دریچه های اعتراضات بر حق مردمی که منجرب به گذری خیابانی و احداث پل دموکراسی گردد . اینها فکت کامل و غیر قابل تغییر است که باید پیگیری شود

      حذف
  9. پیروزی هاشمی و یا مشائی ریسک بالایی برای نظام داره. هنوز نظام به چنین بن بستی نرسیده .بعلاوه جواب این بسیج و سپاه رو چی بده!! به نظر قالیباف انتخاب میانه ای برای سیستم به حساب میاد که حداقل در تهران که نظر افکار عمومی مهمه، چندان منفور نیست.

    پاسخحذف
  10. آقای واحدی من همیشه نظرات شمارو دنبال می کنم ولی با این نظرتون موافق نیستیم،یه سوال از شما دارم:به نظر شما اگر مشارکت کم باشه مثلا 50 درصد نمیتونن با آمارسازی بگن 70 درصد شرکت کردن(مثل انتخابات مجلس قبل برای تهران)؟اینکه خیلی راحت تر از جابجایی رای هاست.

    پاسخحذف
  11. متاسفانه بیشتر تحلیل های شما غلطه و روز به روز ضعیف تر میشه
    کاملا مشخصه که نوع دیدگاه شما از امدن هاشمی و این که خواست رهبر هست اشتباه هست
    شما بر پایه احساسات و دلزدگی ناراحتی دلحوری قضاوت می کنید و نفرت بر تحلیل شما اثر داره
    ببخشید به خاطر این انتقاد

    پاسخحذف