۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

خانم مصطفوی ! به جای پدر و برادرتان استغفار ومعذرت خواهی کنید

سرکار خانم زهرا مصطفوی فرزند آیت اله خمینی!
نامه شما  به سید علی خامنه ای ،بازتاب گسترده ای در رسانه های فارسی زبان داشت . البته بیش از  هدف اصلی نامه یعنی درخواست از رهبر برای بازنگری در «ردصلاحیت رفسنجانی»‌  نقل قول از پدرتان  در خصوص « هم ترازی رفسنجانی با خامنه ای برای تصدی رهبری »  مورد توجه قرار گرفت. من هم مایلم به همین بعد از نامه شما بپردازم.اما قبل از ورود به بحث اصلی ، تذکر دو نکته را خالی از لطف نمی دانم. نخست آنکه شما  بهتر از هر کس می دانید حتی اگر رستاخیزی موقت برپاشود وآیت اله خمینی   شخصاً همین سخنان را تکرار کند سید علی خامنه ای اعتنایی به آن نخواهد کرد. دومین نکته نیز بی ارزش بودن گواهی شما  بنا بر فتوای پدرمی باشد. شما احتمالاً کتاب تحریر الوسیله پد را می شناسید. در صفحه ۵۷۷ از جلد دوم آن کتاب در مورد  اعتبار « گواهی زنان »  آمده است که « در باب حقوق اله  شهادت زنان ، چه انفرادی و چه دسته جمعی ، ارزشی ندارد.» در مورد حقوق انسان ها هم شهادت چهار زن یا دو زن و یک مرد لازم است . اگر آنگونه که آیت اله خمینی ادعا می کرد حکومت اسلامی و ولایت فقیه، از حقوق الهی باشد شهادت شما ، فاقد ارزش دینی  است و چنانچه برخی سخنان پدر قبل از به دست گرفتن حکومت را بپذیریم که حکومت را ناشی از ارداه ملت می دانست آنگاه شهادت شما  در باب بخشی ازاین حق ایرانیان، جز با همراهی سه زن دیگر یا یک زن و یک مرد دیگر، قابل قبول نخواهدبود که تقریباً یقین دارم  موفق به یافتن شهود به تعداد کافی از میان بازماندگان ایت اله خمینی نخواهید شد . زیرا سرشناس ترین عضو ذکور خانواده، قطعاً حاضر به ازدست دادن منافع کلانی که تولیت حرم آیت اله خمینی برای او دارد نخواهد شد در حالی که در افتادن با سید علی خامنه ای همان و ازدست دادن آن منافع همان.

اما درخصوص گواهی شما در خصوص لیاقت اقای رفسنجانی برای رهبری ، لازم است توجه شما رابه این نکته جلب کنم که ایرانیان بیست و چهار سال است هزینه دروغپردازی برادرتان با همدستی اقای رفسنجانی برای به کرسی نشاندن خامنه ای را می پردازند. ممکن است بگویید اگر خامنه ای رهبر نمی شد فرد دیگری بر این کرسی می نشست و شرایطی کم وبیش یکسان در کشور وجود داشت. اما خوب می دانید بعد از فوت پدرتان، اکثر افراد صاحب نفوذ، معتقد به تشکیل شورای رهبری به جای انتخاب رهبر بودند . قطعاً با تشکیل شورای رهبری ، این نوع قدیس سازی احمقانه از فردی بی کفایت همچون خامنه ای ، به طور کلی منتفی می شد و بعید نبود که در مدتی معقول، سیستم اداره کشور به طرف استقرار حداقلی از دموکراسی پیش برود. در ضمن آیا به یاد ندارید آخرین جمله از وصیت نامه پدرتان را؟«اکنون که من حاضرم نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است بعد از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده می شود مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدا یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان ، یا درسیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم»برادرشما تنها دقایقی بعد از قرائت این بخش از وصیت نامه پدرتان ، دروغ مربوط به « لیاقت خامنه ای برای رهبری » را جعل کرد واکنون شما بعد از بیست و چهار سال، دروغی بر آن می افزایید. لطفاً عصبانی نشوید!پدرتان گفته اند هر چیز از ایشان نقل شود و  صوت یا تصویر اثبات کننده آن وجود نداشته باشد مورد تصدیق نیست. 

خانم مصطفوی ! آیا می دانید با افزودن دروغی بر دروغ برادرتان ، چه مصیبت جدیدی درست می کنید؟ شما که می دانید این سخن، هیچ تأثیری بر روند حاکمیت نخواهد داشت . تنها خاصیت سخن شما، مشروعیت بخشی به تلاش اطرافیان خامنه ای برای « معرفی ولی فقیه بعدی توسط ولی فقیه فعلی »است.  وصیت نامه آیت اله خمینی  نشان می دهد نقل قول شما وبرادرتان، هیچ ربطی به پدرتان ندارد. اما اگر او چنین سخنی گفته باشد درواقع  با تعیین ولیعهد  خود، رویه ای را بنیانگزاری کرده است که هم اکنون در مرتجع ترین حکومت های عربی هم در حال انقراض است. البته علاوه بر این اشکال اساسی، اقدام منسوب به پدرتان ، پیامدهایی برای خود او هم دارد. کسانی که دستاورد بیست  وچهار سال رهبری خامنه ای را می بینند هم اکنون در خصوص تحلیل شخصیت و درک سیاسی آیت اله خمینی دچار سر در گمی خواهند شد.  عده ای گمان خواهند کرد پدرتان علیرغم شناخت از شخصیت و  روحیات خامنه ای ، اورا بر ایرانیان مسلط کرده است که در این صورت شما چاره ای جز طلب مغفرت  به درگاه الهی برای پدرتان و التجا به پیشگاه ایرانیان برای بخشیدن او ندارید. خوش بین ترین افراد هم بنیانگزار جمهوری اسلامی  را انسانی خوش قلب می پندارند که در شناخت یاران  خویش ناتوان بوده است .در آنصورت ، نقل قول  امروز شمااز پدرتان،  چیزی بر شأن  آقای رفسنجانی نمی افزاید. البته گروه سومی هم هستند که توصیه مرحوم مهندس بازرگان به ایت اله خمینی را به یاد می آورند که به او گفته بود « هیچکس ظرفیت این همه قدرت واختیارات را ندارد. تا خودتان در قید حیات هستید بساط ولایت فقیه را جمع کنید ».

سرکار خانم مصطفوی ! توصیه برادرانه ام به شما  آنست که به جای ساختن بتی جدید و تحمیل آن به  ایرانیان ، برای پدر و برادرتان به خاطر تحمیل بت فعلی ، طلب آمرزش کنید. همچنین به درگاه ایرانیان، عذرتقصیر بیاورید شاید بخشی از بار مسئولیت عزیزانتان کاهش پیدا کند 

۸ نظر:

  1. اقای واحدی با انتقادهای شما به فعالان سیاسی داخل کشور موافقم اما فراموش نمی کنم و فراموش نکنید که تمام فعالیت شجاعانه و ساختار شکنانه شما در داخل کشور مقاله نویسی در روزنامه افتاب یزد و انتقاد از احمدی نژاد بوده است. علاقه مندم که بدانم چرا این دیدگاه های روشنفکرانه و ارمانگرایانه شما زمانی که در ایران بودید فرصت بروز نیافت؟!

    پاسخحذف
  2. در حالیکه با نضر شما کاملا" موافقم انتشار آنرا در این زمان درست نمیدانم.
    من همواره راه و نظر شما را میستایم و فکر میکنم یکی از بهترین و با هوشترین تحلیل گران سیاسی هستید. اما فکر میکنم این مقالاه شما اثر عکس راه شما خواهد داشت.

    پاسخحذف
  3. جناب واحدی عزیز مطلب درستی بیان فرمودید ولی اجازه بدهید شهرت خانم مصطفوی. پسندیده.خمینی.هندی زاده را به فامیل ایشان اضافه کنم.تا اشتباه نشود

    پاسخحذف
  4. درود به شرفت آقای واحدی،نظراتت نشان از آن دارد که با خودت روراست هستی‌ و همینطور با مردم،من همیشه از شما میاموزم.

    پاسخحذف
  5. ba Dorood , bayad begam keh yeky az behtarin maghalaty neveshtid keh ta hala khoondam !!!!!! Afarin bar shoma , lotfan hamchenan be roshangary edameh dahid . agab pasokh-e hoshiaraneh be in khanoom dadid !!! fekr konam dahan-e eishaan ta paayan-e rejim basteh khahad mand !! pirooz bashid.

    پاسخحذف
  6. how do I share this article ? !!!!! would like to e-mail it to people I know !!!

    پاسخحذف
  7. آقای واحدی عزیز خداوند بشما طول عمر با عزت عنایت فرماید که حرف دل ما را میزنید . همه میبینیم که این شیخ با دسیسه آن خدا بیامرز ( که باو هم رحم نکردند ) چه بلایی بسر این ملت و این مملکت آورده است و حالا از مخلوق خود میکشد آنچه نباید بکشد

    پاسخحذف
  8. با سلام

    اما جناب واحدی گرامی آیا درست میدانید که مثلا" بعلت اینکه شما در گروهی سیاسی فعالیت میکنید یا متصدی اموری بوده اید و احیانا" خلافی هم مرتکب شده اید و سالهای بعد فرزند شما را بعلت کاری که شما کرده اید مواخذه کنند یا مثلا" حقی از او ضایع شود و از او بخواهند که به جای شما عذر بخواهد مگر نه این است که گناهان هر کسی را به پای خودش مینویسند ؟

    ایشان چه گفته که بایست اینچنین مسئول کارهای پدر و برادرش باشد و باید از جانب آنان عذر بخواهد ؟ متآسفم اما این مطلب شما هیچ کمکی به هیچکسی نمیکند ؟

    پاسخحذف