۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

علی جمهوری اسلامی ، علی نهج البلاغه : جنگ و صلح

مقدمه : همانگونه که در دوقسمت قبلی یادداشت اشاره شد مخاطب اصلی این سری مقالات ، کسانی هستند که  جمهوری اسلامی را ادامه راه امام علی ( ع) می دانند و ادعاهای دروغین رهبر جمهوری اسلامی در خصوص پایبندی های مذهبی او را باور دارند. نگارنده در این یادداشت ، تلاش نمی کند با مخالفان اسلام وارد چالش کلامی شود . هدف این یادداشت دعوت برخی طرفداران   حکومت جمهوری  اسلامی به  اندیشیدن بیشتر و مقایسه رفتار سران نظام جمهوری اسلامی با توصیه های مکتوبی است که از امام اول شیعیان به جا مانده است.

--------------------------
 
یکی از مهم ترین مشخصه های جمهوری اسلامی از آغاز استقرار ، اصرار برداشتن دشمن و خصومت ورزی با سایر دولت ها به بهانه های گوناگون بوده است. دشمن تراشی گاه به بهانه انجام وظیفه شرعی برای رفع ظلم و فساد از سراسر گیتی صورت گرفته و زمانی با ادعای رفع  توطئه علیه انقلاب اسلامی. قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به نوعی از دشممن تراشی مشروعیت بخشیده است. در مقدمه این قانون آمده است : " قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند بویژه در گسترش روابط بین‌المللی، با دیگر جنبش‌های اسلامی و مردمی می‌کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند (ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد." در واقع ،  سران جمهوری اسلامی  از نخستین روزهای رسیدن به قدرت،  به دخالت در امور سایر کشورها برای  تشکیل " امت واحده اسلامی " از طریق " تداوم انقلاب  در داخل و خارج از کشور " می اندیشیده اند که مفهوم دیگر آن ، احساس دشمنی با بسیاری از دولت ها در سراسر کشور و خصومت ورزی در عرصه بین المللی است. در دوره رهبری سید علی خامنه ای ، خصومت ورزی ابعاد گسترده تری یافته و رهبر بی خرد جمهوری اسلامی ، علم مبارزه با برخی ملت ها را نیز برداشته است. او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی سال نود ودو، با صراحت نژادهای غربی به ویژه اروپایی ها را وحشی خواند و اظهار داشت: " غربی‌ها بخصوص نژادهای اروپايی، نژادهای وحشی‌اند. اينها ظاهرشان اتو کشيده و کراوات زده و ادکلن زده و اينهايند امّا همان باطن وحشی‌گری‌ای که در تاريخ وجود داشته هنوز هم در اينها هست".  
 
علاوه بر خصلت دشمن خواهی و دشمن تراشی، نگاه سران جمهوری اسلامی  به " صلح و دوستی" با سایر کشورها، همواره نگاهی منفی و همراه با احساس شرمندگی یا حقارت بوده است . این ، از نقاطی است که تفاوت آشکار سران جمهوری اسلامی با دیدگاههای به جا مانده از امام علی (ع ) را علنی  می سازد.مهم ترین سند در این خصوص، توصیه های حکومتی امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت  به مالک اشتر - حاکم منصوب امام در مصر- می باشد. این توصیه ها، تنها جنبه ارشادی و اخلاقی نداشته بلکه بخشی از دستور العمل اجرایی برای حاکم بخشی از حوزه حکومت اسلامی در صدر اسلام بوده است. در فرمان مکتوب امام  به مالک اشتر  آمده است : " هر گز صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد می کند و رضای خدا در آنست  رد نکن."  کسانی که با ادبیات عرب آشنا هستند می دانند عبارت " ولا تدفعن " همراه با تاکید شدید است. او سپس دلایل خود برای این توصیه را نیز بیان می کند : " صلح موجب آسایش لشگریان ، آسودگی خاطرخودت و امنیت شهرها ست ".  اما نگاه رهبر جمهوری اسلامی به صلح با دشمنان واقعی و مجازی چیست؟ او بارها اعلام کرده که اگر ایران با امریکا از در صلح و دوستی وارد شود ابهت جمهوری اسلامی در میان ملت های انقلابی در سایر نقاط جهان از بین می رود. یعنی او به جای آنکه به آسایش لشکریان خود یا امنیت شهروندانی که آنها را رعیت خویش می پندارد بیندشید به فکر ابهت پوشالی است که با ماجراجویی های بین المللی و با استفاده از ثروت ملت ایران برای خود دست و پا کرده است. او به جای آنکه رفاه و آسایش ایرانیان را وجهه همت خویش قرار دهد همواره به فکر افزایش سوژه های در گیری در عرصه های بین المللی است تا بتواند در مواقع خاص از قدرتمندان جهانی باج خواهی نماید. او نه تنها دشمنی و کینه توزی را قبیح و موجب سلب آسایش ملت نمی پندارد بلکه آن را یک نعمت و موجب دوستی ملت با یکدیگر می شمارد. به این سخن او که در سال  هفتاد و شش و در آغاز تلاش های دولت خاتمی برای رفع برخی کدورت ها با امریکا بیان شده توجه نمایید: " میخواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر این‌که میدانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی امریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار میگذاشتند و متّحد میشدند. مقابله با امریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. "
این سخن در حالی مطرح شد که چند ماه قبل از آن ، انتخاب خاتمی -  که بسیاری ازمردم او را نسبت به مقامات جمهوری اسلامی ، متفاوت می دانستند - موجب وحدت استثنایی در داخل کشور شده بود اما خامنه ای و عواملش به هر طریق در برابر او سنگ اندازی می کردند. به عبارت دیگر، خامنه ای به جای اینکه دوستی ها در داخل کشور را به عامل وحدت تبدیل نماید ترجیح می داد - و می دهد - که از دشمن تراشی واقعی یا مجازی ، محور وحدت بسازد.
 
امام علی ( ع ) در ادامه توصیه های جنگ گریزانه ، به مالک اشتر دستور می دهد : " هیچ چیز مثل خون ریزی موجب از بین رفتن نعمت و زوال حکومت نمی شود." اما سخن گویان رسمی و غیررسمی علی خامنه ای ، در خارج از مرزها  از برخی آشوب های منجر به خون ریزی حمایت سیاسی و مالی می کنند در داخل کشور نیز   با شعفی خاص از لزوم ریخته شدن خون برای احیای مظاهری که موجب تقویت نظام جمهوری اسلامی می شود سخن می گویند. اشتهای خون ریزی سران و سخن گویان جمهوری اسلامی در حدی است که با صراحت از لزوم ریخته شدن خون  برای افزایش پایبندی زنان و دختران به حجاب سخن می گویند. اینگونه تبلیغات در جمهوری اسلامی تا کنون بی گناهانی را قربانی کرده است. چند سال قبل ، دختر و پسر جوانی که دوران نامزدی رسمی قبل از ازدواج را طی می کردند  در کرمان توسط آدمخواران طرفدار مصباح یزدی به طرزی فجیع به قتل رسیدند. عاملان قتل، بعداً در دادگاه تبرئه شدند زیرا به تشخیص دادگاه ، درراستای انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دست به قتل زده بودند! اسید پاشی های اخیر در اصفهان  وسهل انگاری عمدی در مجازات مناسب نسبت به عوامل آن ، نمونه دیگری از نگاه سران جمهوری اسلامی به ارزش جان و خون انسان ها و تفاوت آن با توصیه های مکتوب به جا مانده از امام علی (ع) است. " علی جمهوری اسلامی " ادعا می کند که پیرو " علی نهج البلاغه " است  اما رفتار او هیچ شباهتی با توصیه های مکتوب به جا مانده از امام علی (ع) ندارد. او برای حفظ ابهت کاذب خود در نقاط مختلف جهان ، بر طبل جنگ می کوبد . نتیجه رفتار خود خواهانه خامنه ای باعث  شده لشگریانش در بدترین شرایط باشند و هر نوع آسایش و رفاه از مردم دریغ شود. متدینانی که با توهم علی گونه بودن جمهوری اسلامی ، در برابر کاستی ها و ضعف های این نظام فاسد سکوت می کنند با اندکی تأمل در رفتار سران جمهوری اسلامی به ویژه علی خامنه ای می توانند فاصله دو " علی " را مشاهده نمایند. از نگاه دینی به این افراد توصیه می کنم خویش را به خاطر این علی قلابی ، مشمول حکم " خسر الدنیا و الاخره " ننمایند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر