۱۳۹۰ دی ۲۰, سه‌شنبه

سردار ارشد سپاه و حنای بی رنگ رهبر


مشخصات زیر شما را به یاد کدام حاکم این دوران می اندازد؟ « حاکم مادام العمر» که بعضی بزرگان کشورش را در « حصرخانگی » قرارداده و عده دیگری از آنها را به « زندان » یا « تبعید» فرستاده است ، همان کسی که به مردم معترض ، اجازه « راهپیمایی مسالمت آمیز » نمی دهد، مأموران امنیتی او به تظاهرات ناراضیان حمله میکنند و به این بهانه که «تجمع آنها مجوز ندارد» تعدادی از تظاهر کنندگان را می کُشند و تعداد بیشتری از آنها را مجروح می نمایند، همه مخالفت ها را منتسب به «دشمن خارجی » می کند ، انتقاد از حکومت خود را معادل «اقدام علیه امنیت ملی » می خواند، تظاهر کنندگان معترض را به « اردو کشی خیابانی » متهم می نماید و رسانه های حکومتی او هرچه می خواهند علیه مخالفان می گویند و می نویسند اما پاسخ های طرف مقابل را منتشر نمی نمایند . مشخصه دیگر این « حاکم مادام العمر» آنست که مردم همه نابسامانی ها را از چشم او می بینند و سیل «‌ نامه نگاری » ها به طرف او آغاز شده است .

این نکاتی است که درمقاله (۱)یکی از سرداران ارشد سپاه ، مورد اشاره قرار گرفته است . او این مقاله را به بهانه فرارسیدن سی و چهارمین سالگرد تظاهرات مردم قم در «‌نوزدهم دی ماه ۵۶» نوشته اما گمان نمی کنم حتی درصد کوچکی از کسانی که مقاله سردار حسین علایی را می خوانند امروز را رها کنند و به سی و چهار سال پیش بیندیشند . زیرا از یک سو:

یک ـ مقاله ، در یکی از سایت های اینترنتی منتشر شده است . پس اغلب مخاطبان داخلی آن ، جوانان و نوجوانان ایرانی هستند .

دو ـ از حادثه نوزدهم دیماه ۵۶ قم ، دقیقاً سی و جهار سال گذشته است . به عبارت دیگر هیچیک از کسانی که سن آنها در حدود چهل سال و کمتر از آنست چیزی از آن حادثه را به یاد نمی آورند

سه ـ در سالهای اخیر هیچگاه درموردنوزدهم دی ماه ۵۶ مقالات تحلیلی اینچنینی در رسانه های داخل کشور منتشر نشده که ذهن جوانان را نسبت به آن حادثه ،آماده نموده باشد و مقاله اخیر را دنباله آن مقالات بشمارند

از سوی دیگر، حافظه نزدیک اغلب ایرانیان ـ از جمله کسانی که مقاله سردار سپاه را می خوانند ـ به یاد می آورد که رهبر جمهوری اسلامی درنخستین واکنش به تظاهرات معترضان انتخابالتی ، این اقدام را «اردوکشی خیابانی »(۲) نامید ، او همچنین در دوسال ونیم اخیر بارها ریشه اعتراضات انتخاباتی را درخارج از کشور جستجو کرده و آن را به دشمنان خارجی نسبت داده است . او دیروز بار دیگر در جمع عده ای که مردم قم نامیده می شدند معترضان را به اجرای برنامه های دشمن متهم کرد (۳). اغلب کسانی که مقاله سردارعلایی را می خوانند چیزی از سرکوب تظاهرات توسط نیروهای شاه به یاد نمی آورند اما با چشم خود ، صدها و هزاران بار شاهد پخش تصاویر مربوط به صحنه تیراندازی از پشت بام مرکز بسیج (۴) به طرف تظاهر کنندگان و نیز صحنه جان دادن ندا آقا سلطان بوده اند . بسیاری از مردم ایران که اکنون مقاله سردارعلایی و اشاره او به حصر برخی بزرگان کشور در خانه هایشان را می خوانند ، نمونه ای از این اقدام دردوران شاه را به یاد نمی آورند اما بارها سخنانی از مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی شنیده اند که نشان می دهد حبس خانگی کروبی و موسوی ، بدون اجازه ودستور رهبر جمهوری اسلامی ، امکان پذیر نبوده است (۵)

نکات دیگری نیزدر مقاله مبتکرانه سردارعلایی وجوددارد که قطعاً اغلب خوانندگان را به جای آنکه به سی و چهار سال قبل و کاخ نیاوران ببرد موجب جلب توجه آنها به حوادث و اظهار نظرهایی می شود که در سالهای اخیر در انتهای خیابان فلسطین تهران در جریان بوده و هست .

اما یادداشت سردار علایی ، نکته مهم دیگری هم دارد که تاکنون مورد توجه تحلیل کنندگان قرار نگرفته است.اودرمقاله خود ، تعداد کشته شدگان در تظاهرات نوزدهم دی ماه ۵۶ مردم قم را شش نفر و مجموع کسانی که درتظاهرات زمان شاه به قتل رسیدند را دوهزارنفراعلام کرده است.البته نه تنهاگرفتن جان دوهزارنفرکه تنها جُرم آنها ، درخواست آزادی واستقلال بود گناه کوچکی نیست بلکه حتی نمی توان قتل شش آزادیخواه قمی را نیز نادیده گرفت اما ای کاش سردارعلایی اولاً به ادعاهای عجیب روحانیون انقلابی هم اشاره می کرد که درماههای منتهی به پیروزی انقلاب در تمام تجمعات ، شعار « هفتاد هزار کشته ،صدها هزار زخمی .....»‌را در دهان تظاهر کنندگان می گذاشتند . ثانیا درنامه خود به برخی دیکتاتور ها هم اشاره می کردکه از حاکم خونریز سوریه ، علیرغم به قتل رساندن حداقل شش هزار نفر از هموطنان خود ـ سه برابر تعداد کل تظاهر کنندگانی که درزمان شاه در سراسر ایران به قتل رسیدند ـ حمایت می کنند. البته شاید اوحق داشته که به این موضوع اشاره نکرده است، زیرادرمقاله علایی ، نشانه های کافی وجود دارد که نشان می دهد مقصود اوبیش از آنکه حادثه سی و چهار سال پیش و رفتار مأموران آخرین پادشاه ایران باشد متوجه « حاکم مادام العمر» فعلی ایران است ؛ همان حاکمی که تظاهرات مخالفان خود را «‌اردوکشی خیابانی »می نامد ، هرنوع انتقاد از حاکمیت خویش را نقشه دشمنان می داند، نیروهای نظامی وانتظامی را موظف به سرکوب تظاهرات منتقدان ومخالفان خود می کند ، رسانه های مکتوب و صدا وسیمای تحت امراو هرچه می خواهند علیه منتقفدان می گویند اما اجازه ندارند پاسخ طرف مقابل رامنتشرنمایندو برای توجیه سرکوب ها ، هرنوع حرکت اعتراضی را اقدام علیه امنیت ملی به تحریک خارجیان می داند. پس لازم نبود علایی با دادن نشانه ای مستقیم از جنایات سوریه و حمایت رهبر ایران ازبشاراسد ، امکان چاپ مقاله خود در رسانه های داخلی ایران را از بین ببرد . اومقاله ای نوشته که اغلب مخاطبان ، هدف اصلی آن را می دانند درعین حال در رسانه وابسته به رئیس مجلس ایران منتشر می شود تا مشخص گردد حنای آقای خامنه ای حتی برای علی لاریجانی و عوامل رسانه ای او هم رنگی ندارد .


_______________________

(۱)http://www.khabaronline.ir/detail/193286/weblog/alaei-hosein
(۲) اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتى آنهائى كه رأى نياوردند، «اردوكشى خيابانى» بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهائى كه رأى آورده‌اند هم، در جواب آنها، اردوکشی كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ [‌بخشی از خطبه نماز جمعه بیست ونهم خرداد ۸۸ رهبر جمهوری اسلامیبه نقل از سایت خبررسانی دفتر رهبری]
(۳) در انتخابات سال 88 عده ای راه قانون‌شكنی، تحمیل هزینه به كشور و مردم، شاد كردن دشمن، و اجرای برنامه‌های مورد نظر دشمن را برگزیدند [ بخشی از اظهارات رهبر جمهوری اسلامی - نوزدهم دی ماه نود به نقل از سایت خبررسانی دفتر رهبری ]
(۴) بابت بر خی عبارات مستهجن که در متن فیلم وجود دارد پوزش می خواهم
(۵)عده‌ای بودند که فشار آوردند که میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید اعدام گردند و همین فشارها موجب شد تا آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه مجبور شود در مصاحبه‌ای عنوان کند من به دنبال دستگیری سران فتنه هستم اما مقامات عالیرتبه نظام به دنبال این نیستند.[ بخشی از اظهارات نایب رئیس اول مجلس به نقل از رئیس قوه قضائیه ـ خبرگزاری مهر ، دوازدهم شهریور ۹۰]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر