۱۳۹۲ مرداد ۲۶, شنبه

پیام های ۲۴ مرداد برای حماسه سازان ۲۴ خرداد

ترکیب رأی روز ۲۴ مرداد اعضای   مجلس شورای اسلامی  به  وزرای پیشنهادی آقای روحانی، باعث تعجب من نشد. مثلاً بعد از چهار روز هیاهو علیه زنگنه و طرح ادعاهای فراوان درخصوص وجود فساد بی سابقه در دوره مدیریت  پیشین او بر وزارت نفت، او توانست رأی اعتماد مجلسی را کسب کند که ادعای فساد ستیزی آن  کَر کننده گوش فلک است. لازم به توضیح نیست که من اغلب ادعاهای مطرح شده علیه زنگنه را قبول ندارم اما علیرغم ارائه سیاهه ای دروغین ، زنگنه مورد اعتماد مجلسیان قرار گرفت. محمد جواد ظریف هم که او را دلال امریکا معرفی کردند با رأی مجلسی ها بر صندلی وزارت خارجه تکیه زد.در مورد نعمت زاده هم ادعاهای گزافی مطرح کردند و حتی او را دلال نفتی نامیدند اما او هم از فیلتر مجلس ولایت مدار عبور کرد. اما در مقابل، نجفی و میلی منفرد از راهیابی به کابینه باز ماندند . نجفی در جلسه رأی اعتماد تا جایی که می توانست به رهبر جمهوری اسلامی ابراز ارادت کرد . او حتی با صراحت اعلام نمود قبول همکاری او با میر حسین موسوی در سال ۱۳۶۷ به خاطر تبعیت از نظر آقای خامنه ای بوده است . او برای اثبات تداوم ارادت خود به رهبر، جنبش سبز را « فتنه » نامید . درعین حال افشاگری ها در خصوص همراهی کوتاه مدت او با جنبش سبز، کار خود را کرد تا او سرشناس ترین «وزیر تأیید نشده » در کابینه روحانی باشد.اصرار میلی منفرد بر عدم همراهی با جنبش سبز هم تحت الشعاع فیلمی قرار گرفت که در مجلس پخش شد و حضور او در یکی از جلسات اعتراضی بعد از انتخابات را اثبات می کرد. هرچه هم فریاد زد که «در آن جلسه ، من هیچ صحبتی نکرده ام » برای او سودی نداشت. مسعود سلطانی فر هم که عضویت حزب کروبی را در کارنامه خود داشت نتوانست رأی اعتماد برای ورود به دولت را به دست بیاورد.

نتیجه چهار روز بررسی صلاحیت وزیران در مجلس پیام های مشخصی دارد که البته مخاطب آن نه روحانی بلکه طرفداران او هستند. گماشتگان مجلس نهم به طرفدران روحانی پیام دادند که «  خرِ ما از پل انتخابات گذشت و چهره نظام در دنیا تا حدودی ترمیم شد . پس  درها بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که رهبر جمهوری اسلامی می خواهد.» حقیقت آنست که خامنه ای   به دنبال حل مشکلات خود با امریکاست پس دیپلماتی که در این زمینه تجربه دارد به وزارت خارجه برگزیده می شود .خامنه ای  می خواهد تحریم ها علیه دفتر نمایندگی سپاه در خیابان طالقانی تهران ـ موسوم به وزارت نفت ـ  شکسته شود پس وزیری رأی می آورد که یادگار دوره خاتمی است و این شانس را داشته که در جریان جنبش سبز « دل آقا» را به درد نیاورده است. البته هنوز مشخص نیست که زنگنه تا چه حد قادر به کوتاه کردن واقعی دست مافیای سپاه از صنعت نفت خواهد بود. اما به هرحال می تواند فرصتی در اختیار رهبر بگذارد تا طرف های خارجی را بفریبد و آنها را قانع کند که نفوذ سپاه در صنعت نفت که اصلی ترین عامل افزایش تحریم های نفتی است  در حال کاهش است . او امید دارد به این طریق از شدت تحریم های نفتی کاسته شود وبار دیگر نظام جمهوری اسلامی  به منابع گسترده  مالی دسترسی پیدا کند تا  ارضای شهوات سیاسی رهبر  در نقاط مختلف جهان  امکان پذیر گردد.  البته همین پاشنه آشیل خامنه ای ، فرصتی در اختیار  روحانی و وزیر نفت او می گذارد تا اگر واقعاً‌ بخواهند ، تا حدودی دست سپاه را از غارت منابع نفتی کوتاه نمایند.اگر اینگونه نشود آنگاه با قاطعیت می توان گفت که روحانی و کابینه او ، بازیگرانی برای پیشبرد اهداف فریب کارانه  رهبر هستند .

پیام دیگر ۲۴ مرداد ، تکرار دوباره این نکته بود که زخم رهبر جمهوری اسلامی از جنبش سبز ، عمیق تر از آنست که بتوان با از طریق هم زبانی با او  و « فتنه» خواندن جنبش سبز ، آن زخم را التیام بخشید. این پیامی بود که در رأی عدم اعتماد به محمدعلی نجفی متجلی گردید.

جلسات منتهی به ۲۴ مرداد در مجلس پیام سومی هم برای کسانی داشت که مشغول توجیه بافی برای برخی اقدامات آقای روحانی هستند. آنها پس از افشای اسامی کابینه، ادعا کردند  لزوم  اخذ موافقت سران مجلس واکثریت اعضای آن  با انتخاب تعدادی از وزرای اصلاح طلب، روحانی  را مجبور ساخته تا به همکاری با بدنامانی چون پورمحمدی تن دهد و اختیار وزارت کشور را به کسی بسپارد که در دوره مسئولیت علی لاریجانی در صدا و سیما، حامی پلید ترین اقدامات  علیه اصلاحات و اصلاح طلبان بوده است.اما نهایتاً همان بدنامان و دشمنان اصلاحات ، به کابینه راه یافتند و دو شخصیت اصلی در حوزه فرهنگ و آموزش که می توانستند تا حدودی  گفتمان اصلاحات را نمایندگی کنند از فیلتر گماشتگان مجلس عبور نکردند. در یک کلام ، بار دیگر ثابت شد رهبر جمهوری اسلامی ،هرگاه به ظاهر از برخی مواضع خود عدول  می کند به محض پشت سر گذاشتن خطر وتهدید، به نقطه اولیه باز می گردد وکسانی که با زیر پا گذاشتن منافع مردم به دنبال معامله با رهبر هستند چیزی جز خسران و بدنامی ، برای خویش به ارمغان نمی آورند.

روز ۲۴ مرداد ، روحانی هم پیام هایی برای کسانی فرستاد که در دو ماه گذشته از انتخاب او اظهار خوشحالی می کردند یا به خوشحالی ، تظاهر می نمودند.روحانی  ابتدا با شور و شعف ، از اینکه پورمحمدی حاضر به همکاری با او شده، اظهار امتنان کرد وسپس ، تظاهرات مسالمت آمیز جنبش سبز در اعتراض به کودتای انتخاباتی را « اردوکشی خیابانی » نامید تا به رهبر جمهوری اسلامی نشان دهد نگاه او به راهپیمایی های اعتراضی  همان نگاه رهبر  است که  در خطبه های اولین نماز جمعه بعد از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ ـ مشهور به خطبه خون ـ بیان گردید. طُرفه آنکه بلافاصله پس از این سخن  عهد شکنانه روحانی، باز هم گروهی از اصلاح طلبان حکومتی به توجیه بافی روی آوردند و از روحانی تشکر کردند که هم زمان با استفاده از عبارت « اردوکشی خیابانی » به موضوع کهریزک هم اشاره کرده است . گویی همینقدر که روحانی از میان دهها جنایت بعد از کودتای سال ۸۸، به یکی از آنها اشاره کرده، می تواند با رهبر جنایت پیشه ، هم زبان شود و تظاهرات مسالمت آمیز مردم را محکوم کند.پیام واضح روحانی در روز ۲۴ مرداد آن بود که اگر کوچک ترین اعتراض مؤثری علیه نظام مشاهده شود  او همان روحانی   بیست و سوم تیر ماه ۱۳۷۸ است که با افتخار از سرکوب  تظاهرات دانشجویان  مظلوم سخن می گفت.

اکنون پیام های ۲۴ مرداد مشخص شده تا ثابت شود از نظر حاکمیت و برخی منتقدان آن، ۲۴ خرداد تنها فرصتی برای رفع خطر از نظام جمهوری اسلامی بوده نه زمانی برای به بازی گرفته شدن واقعی اصلاح طلبان و کسانی که به وضع موجود اعتراض دارند. ایا این پیام آشکار ۲۴ مرداد، عده ای  از بازیگران ۲۴ خرداد را هشیار خواهد کرد؟

۸ نظر:

  1. آقای واحدی عزیز من طرفدار تحلیل های شما و متشکر از تسلط کافی شما به تمامی مسائل سیاسی روز ایران هستم، اما متأسفانه به نظرم میرسد که شما تنها در پی آن هستید که مردم را وادار کنید حتی در دل از رای دادن پشیمان بشوند و طرفدار مَثَل کرباس و سر و ته آن بشوند.من مطمئن هستم شما هم از اینکه پیش بینی تقلبتان اشتباه از آب درآمد خوشحالید و روحانی را به امثال قالیباف و جلیلی و ولایتی ترجیح میدهید ما که در ایران هستیم و بهترین روزهای جوانیمان را در دوره احمدی نژاد به فنا دادیم، حتی تنها کمی بهتر شدن اوضاع برایمان بهتر از هیچ است و حتی کمی کوتاه شدن دست سپاه مفید تر از انفعال و روز به روز بدتر شدن اوضاع است.خبرنگار مجله آسمان ادعا میکرد که روحانی از پورمحمدی درخواست کرده از نفوذ خود برای آزادی زندانیان استفاده کند. نق زدن راهش نیست بهتر است صبر پیشه کرد و امیدوار بود. با احترام و سپاس

    پاسخحذف
  2. بخش اول
    جناب آقاي واحدي عزيز تحليل هايتان به گونه اي شرح آن چيزيست كه بسياري از ما بر دل داريم. وليكن افسوس و صد افسوس كه در ميان ملتي خوش خيال و روشنفكراني خوش خيالتر از آنان به گونه اي گرفتار شده ايم كه جز افسوس و گاهي نوشتن سياهه هايي كار ديگري از دستمان بر نمي آيد.
    باند رهبري به توصيه اربابان خود اقدام به آوردن روحاني نمود تا بلكه بتواند ضمن آرامتر نمودن فضاي داخلي كشور كه هر لحظه بيم شورش و عصيان در آن ميرود در ضمن بتواند با رونمودن چهره اي كه ميتواند خوب سخن بگويد اروپاييان و آمريكاييان را تا حدي اميدوار نمايد تا بتواند زمان بخرد.
    وليكن افسوس نه روحاني در قامت خاتمي است و نه غرب قدرت سابق را در كنترل جريانات خاورميانه و منطقه اي داراست.
    امروزه دكترين رايس كه توسط اوباما به مرحاه عمل گذاشته شد و هدف اصلي آن ايجاد حكومتهاي اسلامي ميانه رو در منطقه و استفاده از آنان براي كنترل بنيادگرايي اسلامي بود عملا با شكستي مفتضحانه روبرو شده است و بازيگران ديگري نبض بازي را در دست گرفته اند.
    ائتلافي ناننوشته از عربستان به سردمداري كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس غير از قطر . اسرائيل و جناحهاي محافظه كار و تندروي جمهوريخواهان و برخي از دمكراتها در برابر دكترين رايس ايستاده و توانسته اند استراتژي خود را بر سير حوادث تحميل نمايند. استراتژي كه بر مبناي راندن اسلام به گوشه مساجد و خانه ها بنيان نهاده شده و آنها با هرگونه اسلام سياسي چه در قالب جمهوري شيعه و يا اخوان سني مخالف هستند و خود از اسلام بنيادگرا به مانند حربه اي براي رسيدن به اهداف خود مبارزه مي كنند.
    هدف اصلي آنها ايجاد حكومتهايي در منطقه است كه توان رو در رويي با جهان و قدرت اخلال در مسير حمل و نقل ابرژي را نداشته باشند و بر اين اساس براي آنها نابودي هم هلال شيعه و هم دايره سني در اولويت اول است. نتايج عملكرد آنها در تك تك كشورهاي خاورميانه و پاكستان و افغانستان كاملا قابل رديابي است.
    عربستان به عنوان سردمدار اين نوع تفكر و به ياري ديگر اعضاي اين ائتلاف نقش اصلي را در بازي بعهده گرفته و عملا برگهاي برنده خود را روز به روز بيشتر رو ميكند.
    در اولين اقدام آنها با استفاده از نارضايتي عمومي ملت مصر از سياستهاي احمقانه اخواني ها در مصر توانستند به كمك ارتش مصر جكومت آنها را كه با چراغ سبز اروپا و آمريكا سركار آمده بودند سرنگون و ارتش مصر را به عنوان ناجي ملت وارد عمل تمايند و شب گذشته نيز در مقابل اعتراض اوباما و ساير سياستمداران اروپايي عملا ضمن دفاع همه جانبه از ارتش مصر به گونه اي به تهديد اروپا و آمريكا پرداختند كه حمايت آنها از اخوان به منزله حمايت آنها از تروريسم است كه ممكنست براي خودشان مشكل زا باشد. به عبارتي اينكه ما قادريم عمليات تروريستي را از منطقه خاورميانه خارج و به داخل كشورهاي شما آوريم.
    فشار شديدي كه باعث استعفاي غيرمنتظره شيخ فهد و جانشيني پسرش گرديد كه در اولين سفر خارجي خود به دستبوسي پادشاه عربستان شتافت و اعلام اين نكته كه ما اخواني نيستيم بلكه مسلمانيم و قطع كمكهاي قطر به حكومت اخوان در مصر سرعت اين فروپاشي را افزايش داد. در تركيه نيز با شورش ميدان تقسيم اولتيماتوم لازم به اردوغان داده شد تا فكر عثماني نو را از ذهنش پاك كند و حمايتهاي خود را از اخواني ها كم كند.
    در عراق رسما به مبارزه با حكومت شيعه مالكي برخواستند و عملا آنرا به سمت سه پارچه شدن ميكشانند و با استفاده از گروههاي سلفي و جهادي و با ايجاد جو ناامني اقتصاد عراق را عملا به چالش كشيده اند.
    در سوريه با فشار بر آمريكا و اروپا و تجهيز مخالفان اسد با سلاحهاي پيشرفته عملا جنگ را به دمشق و لاذقيه يعني حياط خلوت اسد و روسها كشانده اند و نيروهاي ايراني و حزب الله را در بن بستي عميق گرفتار كرده اند.
    در تونس با برانگيختن نيروهاي سكولار و ملي حكومت اخوان را مجبور به انحلال شوراي تدوين قانون اساسي و جديدا تغيير كابينه و استفاده از نيروهاي غير اسلامي نموده اند.
    در پاكستان با روي كار آوردن نواز شريف عملا نيروهاي ناتو را با چالشي عظيم براي حمل جنگ افزارهاي خود به هنگام خروج از افغانستان مواجه ساخته اند.
    با انتقال دفتر طالبان به امارات و انجام مذاكرات صلح در زير نظر خودشان به گونه اي دارند حكومت افغانستان را نيز تحت كنترل خود در مياورند.
    با تهديد روسيه به كشيدن خط لوله انتقال گاز از جنوب خليج فارس به اروپا خواستار بيطرفي روسيه در قبال وقايع سوريه شده اند .

    پاسخحذف
  3. بخش دوم
    هفت پيش در تلويزيون العربيه مستندي از زندگي كودكان پناهتده سوري در اردن و شمال عراق نمايش داده شد كه آنها را در حال دريوزگي و يا فروش تخمه و آدامس در سر چهارراه ها نشان ميداد و عنوان مستند اين بود "به جاي نشستن پشت ميز مدرسه" در آخر فيلم گوينده فيلم اظهار داشت كه ما مسلمانيم و اين فجايع را ناشي از سياستهاي اروپا و آمريكا و روسيه در قبال مردم سوريه ميدانيم و اگر آنها نتوانند چاره اي بر اين وضع بينديشند ما با تمام امكانات خود در برابر مسببين اين وضع خواهيم ايستاد.
    به فاصله سه روز طرح يازده ماده اي آمريكا براي دخالت در سوريه و بركناري اسد انتشار يافت .
    در حال حاضر عربستان و كشورهاي متحدش روزانه بيش از شانزده ميليون بشكه نفت توليد مي كنند و در ضمن كنترل كاملي بر انتقال نفت عراق دارند چون در هر آن كه بخواهند قادرند به نيروهاي جهادگر خود دستور انفجار در خطوط لوله نفت عراق را بدهند و جهان را با شوك عظيمي روبرو سازند و اگر تا كنون چنين نكرده اند به خاطر بخشي از ائتلاف خودشان است كه در حال حاضر اين كار را به مصلحت نميدانند.
    ديروز در خبرها بود كه هوشيار زيباري وزير امروخارجه عراق با دست اندركاران آمريكايي به توافقي دست يافته اند كه عراق جلوي ارسال تسليحات از ايران به سوريه را بگيرد و در عوض آمريكا اجازه ورود نيروهاي سلفي و جهادي را به عراق ندهد. اين خبر فقط ظاهر قضيه را نشان ميدهد و مسئله چيز ديگريست.
    به خوبي آشكار است كه نه عراق توان جلوگيري از ارسال اسلحه به سوريه را دارد و نه آمريكا توان جلوگيري از آمدن نيروهاي جهادي به عراق را. مسئله به آينده سوريه بستگي دارد و از عراق خواسته شده كه در مقابل حوادث آينده در سوريه ساكت بماند و در ضمن از اعزام گروههاي شيعه و ايراني به سوريه جلوگيري نمايد.
    توليد نفت عربستان و هم پيمانانش به مانند شمشير داموكلس بر فراز سر آمريكا و بويژه اروپا و آسيا در نوسانست. هرگونه تقليل در اين ميزان توليد و حتي به ميزان يكچهارم و يا تغيير تاكتيك و حمله به خطوط انتقال نفت عراق سبب افزايش نرخ نفت به ميزان بيش از دوبرابر و ايجاد بحرانهاي افتصادي عظيم در جهان خواهد شد كه نتايج آن نامعلومست و در قبال به حركت در نياوردن اين شمشير شرط و شروطي وجود دارد.
    در چنين شرايطي است كه كنترل اوضاع عملا از دست آمريكا و اروپاييان خارج شده و اين يكي از دلايليست كه هرچه روحاني براي مذاكره با آمريكا و غرب چراغ سبز نشان ميدهد از جانب ديگر رغبت چنداني مشاهده نميشود.
    باند رهبري نيز به خوبي از اين جريان آگاهست و با زبان بي زباني مي گويد كه من به نتيجه مذاكرات با آمريكا خوش بين نيستم و يا به عبارتي آنها از ما تسليم مطلق و نابودي هرآنچه را ميخواهند كه ما ظرف بيش از سي سال به قيمت گرسنه نگاهداشتن اين ملت و به زنجير كشيدن و به خون غلطاندنشان فراهم كرده ايم و چگونه ميتوانيم دو دستي تقديم كنيم و بعد از آن تقاضاي رفتن خودمان را نيز دارند. با اين تفكر است كه ايران هر روز بيش از روز پيش به جنگ و به نابودي نزديكتر ميشود.
    انفجار چند روز پيش در قلب منطقه تحت كنترل حزب الله در لبنان. قلع و قمع اخوان المسلمين در مصر. زمينگير شدن نيروهاي اسد و حزب الله در سوريه. اعلام حمايت كشورهاي عربي جنوب خليج فارس و اردن از اقدامات نظاميان در مصر و اولتيماتوم به اروپا و آمريكا براي عدم دخالت در امور مصر. به چالش كشيده شدن حكومت اخوان ها در تونس. انفجارهاي هولناك روزانه در عراق. به حاشيه راندن و آچمز كردن تركيه در خاك خودش و...و...و... همگي دلالت بر وجود اراده اي به منظور نابودكردن هلال شيعه و دايره سني در خاورميانه دارند و بدا به حال ما كه بايد تائان بي فكري باند رهبري و نظامي را در ايران با نابودي تمامي زيرساختهايمان بپردازيم . به هرحال بازيگران جديدي وارد عرصه خاورميانه شده اند و از همين حالا بايد گفت كه روحاني مهره سوخته اي بيش نيست كه فقط به درد سرگرم كردن مردم در داخل ميخورد و نه بيشتر.

    پاسخحذف
  4. آقای واحدی!

    زمانی تحلیل هایی شبیه آنچه شما ارائه کرده اید مسموع است که بتوانید راهکاری عملی منتج به نتیجه ای مطلوب با ضمانت کافی برای پیروزی ارائه کنید. منظورم این نیست که بفرمائید اگر مردم نافرمانی مدنی کنند و یا مخالفت علنی کنند و یا بریزند توی خیابان و ... نهایتا رژیم را عوض کنند خوب است! باید بفرمائید در شرایط موجود این "خوب" از چه راهی قابل حصول است.

    ما می دانیم که جنبش سبز به نتیجه ای از آن دست که مستقیما حواسته هایش تحقق یابد نرسید و البته آقای روحانی هم از همان ابتدا نه خود مدعی طرفداری از جنبش سبز بود و نه ما رای دهندگانش تصورمان سبز بودن ایشان بود. هم او می دانست که می خواهد با همین رهبر و نظام و مجلس کار کند و هم ما. امروز هم نه او چیزی غیر از مدعیاتش گفته است و نه ما توقع جدیدی را در ذهن خود داریم.

    همینکه کابینه ی ایشان افرادی مجرب و متخصص هستند برای ما خوب است. حتی آقایان پور محمدی و رحمانی فضلی آدم هایی هستند که نظراتشان با گذشته متفاوت است. مثل خود شما که نظرات موجودتان با گذشته بسیار متفاوت است. لطفا اجازه بدهید تا زمانیکه شما آن برنامه ی عملی و با ضمانت اجرائی کافی را برای رسیدن به یک آزادی و دموکراسی تمام عیار آماده می فرمائید ما با دولت و رئیس جمهور منتخبمان کمی زندگی کنیم.

    پاسخحذف
  5. جناب واحدی عزیز . الحق که تحلیل های شما بی نظیر و تسلط شما به مسائل سیاسی روز کاملا عالی و ستودنی است . خدا قوت و موفق باشید

    پاسخحذف
  6. جقدر خوش حالم که می بینم در یک سایت ایرانی به زبان فارسی، مساله ی سیاسی روز مطرح شده است و نه نویسنده و نه مخاطبین از تشخص و ادب مدنی عدول نکرده اند. این ها منو به آینده ی کشور امیدوار و نسبت به تصمیمم برای موندن این کشور خوش بین تر می کنه. مرسی از هر دو طرف و به امید پایدار شدن این سیرت

    پاسخحذف
  7. اقای واحدی میشه دست از این تحلیلهای مسخره بر دارید .شماها فقط در پی ان هستید که هرجور شده به ملت بگید ببینید ما درست گفتیم ببینید شما ملت اشتباه کردید رای دادید .بس کنید دیگه این مسخره بازیها رو .مردم رای دادند واگر الازم باشه بازم رای میدند

    پاسخحذف
  8. آقای واحدی چرا به آن بخش از سخنانش اشاره نکردید که گفته افتخار می کنم که وزیر راه فعلی ام در سال 88 جسارت داشت بگه تقلب نشده.( معنی اش این است که از نظر من تقلب نشده) پس چطور در جشنهای خیابانی مردم فکر می کردند روحانی موافق آنهاست و از اینکه رای شان را پس گرفتند ( یعنی تقلب شده) خوشحال بودند؟ اینها جز این نیست که خاتمی با چاپ عکسهاش کنار روحانی و دستور به عارف برای کنار رفتن به مردم پشت کردو آنها را فریب داد؟ اما روحانی به واسطه همین مصاحبه که در لینک هست http://didehbannews.com/news/2948 معلوم بود کیه.مصاحبه ای بعد از 25 بهمن 89.یعنی فقط 2 سال پیش که نشه گفت عوض شده عقایدش.در ضمن معروف است خروشچف در اعترافاتش به جنایات استالین با محدود کردن آن به 2 یا 3 مورد در چند مقطع دامن استالین را از کشتار 8 میلیونی مردم اکراین پاک کرد.محدود کردن جنایات رژیم به کهریزک با 3 تفر تلفات و محاکمه یکی از مسببینش هدفی جز پاک کردن دستهای رژیم از جنایات بزرگ ترش نداشته که روحانی هم در نطق آخرش همین تطهیر کردن را انجام داد.

    پاسخحذف