به دنبال اقدام انسانی و خدا پسندانه محمد نوری زاد در دلجویی از کودکی معصوم و رنج کشیده به نام آرتین، بحث های فراوانی در گرفت .اماهرچه اقدام نوری زادموجب مباهات همکیشان مسلمان او بود حادثه تأسف آور منجر به قتل یک هموطن بهایی در بندر عباس، احساس تلخ برای مسلمانان واقعی ایرانی به ارمغان آورد به خصوص آنکه حتی اغلب رسانه های خبری وابسته به اصلاح طلبان آنگونه که انتظار می رفت به این موضوع نپرداختند. البته به گمان من موضوع آرتین تفاوت زیادی با موضوع مرگ عطاءاله رضوانی هموطن بهایی مقتول در بندر عباس دارد .من بر خلاف محمد نوری زاد عزیز و همه کسانی که در مورد آرتین سخن گفته یا مقاله ای نوشته اند اصرار دارم که آرتین را نه « یک کودک بهایی » که تنها یک کودک مظلوم و رنج کشیده بنامم و تعیین علاقه مندی مذهبی او را به زمانی واگذار کنم که آرتین به سن قانونی برسد و خود بگوید که بر چه آئینی است . آنچه که آرتین را در کانون توجه قرار داده ، مظلومیت مضاعف او وعقده گشایی شدید نظام ولایت فقیه علیه این فرزند معصوم ایران است. آرتین مانند همه ما در یک خانواده ایرانی به دنیا آمده و اکنون به سیاق سایر ایرانیان، بر مذهبی است که پدر و مادرش دارند. شاید سرنوشت تلخ خانواده ، او را تشویق کند برخلاف اغلب ایرانیان با رسیدن به سن قانونی ، به تحقیق در مورد مذاهب -از جمله مذهب خانوادگی و مذهب ادعایی حاکمان ظالم ایران- بپردازد و آنگاه آئینی برای خویش انتخاب نماید. شاید هم به راهی برود که قریب به اتفاق هموطنان او رفته اند و به حرمت والدین ،بدون هیچگونه تحقیقی به مذهب خانوادگی پایبند بماند. اما آینده آرتین هرچه باشد امروز او قربانی مذهب والدین خویش است .قاعدتاً محمد نوری زاد از این منظر به موضوع آرتین نگریسته و به پوزش خواهی از این فرزنددمظلوم ایران همت گماشته است. من نیز از همین زاویه به مباحثات اخیر می نگرم .
آرتین استحقاق برخورداری از تمام امکانات و حقوقی را دارد که متعلق به همه ایرانیان است و عموماً از ایشان دریغ می شود. مساوی بودن همه ایرانیان در برخورداری از حقوق اساسی، موضوعی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی موردتأکید قرار گرفته است . علاوه بر تعهد ناشی از قانون اساسی، مقامات جمهوری اسلامی ادعاهای فراوانی در مورد پایبندی به توصیه های دینی و مانیفست حکومتی امام علی ( ع ) مطرح می نمایند. اما دست نشاندگان ولی فقیه ، نه قانون اساسی پرفریب خویش را پاس می دارند نه کوچک ترین اعتنایی به توصیه امام علی دارند که « حاکم نباید همچون درندگان به جان شهروندان بیفتد و دریدن آنان را غنیمت بشمارد. حاکم باید حرمت همه شهروندان را حفظ کند زیراهمه آنان ، یا هم کیشِ حاکم هستند یا هم نوع او.» ظلمی که اکنون بر آرتین می رود هیچ دلیلی ندارد جز آنکه گروهی از مدعیان پیروی از امام علی، باصدای بلند فریاد بر می آورند « هر که به آئین ساخته و پرداخته ما التزام نداشته باشد خون او مباح است و حکومت حق دارد همچون درندگان به جان او و بستگانش بیفتد». نظام ولایت فقیه ادعای پیروی از مانیفست حکومتی امام علی را دارد اما توصیه او که گفته است « حاکم نباید بگوید هر چه من می گویم باید اطاعت شود» را زیرپا می گذارد. بوسه بر پای آرتین اعلام این واقعیت به نمایندگی از سوی بسیاری از همفکران نوری زاد بود که آنچه در ایرانِ ولایت فقیه می گذرد هیچ تناسبی با ادعاهای مربوط به حکومت علوی ندارد.
سخن و عمل نوری زاد تنها مختص او نیست وبسیاری از کسانی که اسلام رحمانی را آئین خویش می دانند از رفتار مباشران و امربَران ولی فقیه نسبت به همه دگراندیشان مذهبی وسیاسی، احساس شرم و سر شکستگی می کنند. در اینجا به عنوان نمونه داستانی را نقل می کنم . صبح روز دوشنبه هجدهم خرداد هشتاد وهشت- چهار روز قبل از انتخابات رسوای هشتاد وهشت - آقای کروبی با من تماس گرفت و با تأسف فراوان شنیده های خود در خصوص بهائیان زندانی در شیراز را بیان کرد ونهایتا" گفت که می خواهد برای دفاع از حقوق ایشان در یکی از سخنرانی های انتخاباتی خویش سخن بگوید. به او گفتم : «برای من که در طی بیست و هفت سال شاهد دفاع شما از حقوق بسیاری از دگر اندیشان بوده ام تردیدی وجود ندارد که این دفاع، هیچ ربطی به انتخابات ندارد اما اینکه نخستین دفاع شیخ کروبی ا زحقوق شهروندی بهائیان در یک نطق تبلیغاتی و آن هم در فاصله چها روز تا انتخابات انجام شود قطعا برای بسیاری از افراد ، شائبه بر انگیز خواهد بود. بهتر است این کار بعد از انتخابات انجام شود» .کروبی نظر مشورتی مرا پذیرفت و یقین دارم اگر فرصتی می یافت وعده خویش برای این دفاع را اجرا می کرد .
همه اینها را گفتم تا بگویم اگر امام علی امروز زنده بود به خاطر مرگ هموطن بهایی ما در کشوری که حاکمان آن ادعای « علی گونگی » دارند فریاد بر می آورد همانگونه که وقتی در حوزه حکومتی او بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت فریاد زد « اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست » . همچنین یقین دارم آن امام امروز به داشتن شیعه ای همچون محمد نوری زاد به خود می بالد. اگر کروبی هم در زندان نبود به یقین در ماتم عطااله رضوانی با خانواده او اظهار همدردی می کرد و به خصوص از برخی اصلاح طلبان گلایه می کرد که چرا در ماجرای این قتل، سکوت پیشه ساخته اند.
سخن و عمل نوری زاد تنها مختص او نیست وبسیاری از کسانی که اسلام رحمانی را آئین خویش می دانند از رفتار مباشران و امربَران ولی فقیه نسبت به همه دگراندیشان مذهبی وسیاسی، احساس شرم و سر شکستگی می کنند. در اینجا به عنوان نمونه داستانی را نقل می کنم . صبح روز دوشنبه هجدهم خرداد هشتاد وهشت- چهار روز قبل از انتخابات رسوای هشتاد وهشت - آقای کروبی با من تماس گرفت و با تأسف فراوان شنیده های خود در خصوص بهائیان زندانی در شیراز را بیان کرد ونهایتا" گفت که می خواهد برای دفاع از حقوق ایشان در یکی از سخنرانی های انتخاباتی خویش سخن بگوید. به او گفتم : «برای من که در طی بیست و هفت سال شاهد دفاع شما از حقوق بسیاری از دگر اندیشان بوده ام تردیدی وجود ندارد که این دفاع، هیچ ربطی به انتخابات ندارد اما اینکه نخستین دفاع شیخ کروبی ا زحقوق شهروندی بهائیان در یک نطق تبلیغاتی و آن هم در فاصله چها روز تا انتخابات انجام شود قطعا برای بسیاری از افراد ، شائبه بر انگیز خواهد بود. بهتر است این کار بعد از انتخابات انجام شود» .کروبی نظر مشورتی مرا پذیرفت و یقین دارم اگر فرصتی می یافت وعده خویش برای این دفاع را اجرا می کرد .
همه اینها را گفتم تا بگویم اگر امام علی امروز زنده بود به خاطر مرگ هموطن بهایی ما در کشوری که حاکمان آن ادعای « علی گونگی » دارند فریاد بر می آورد همانگونه که وقتی در حوزه حکومتی او بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت فریاد زد « اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست » . همچنین یقین دارم آن امام امروز به داشتن شیعه ای همچون محمد نوری زاد به خود می بالد. اگر کروبی هم در زندان نبود به یقین در ماتم عطااله رضوانی با خانواده او اظهار همدردی می کرد و به خصوص از برخی اصلاح طلبان گلایه می کرد که چرا در ماجرای این قتل، سکوت پیشه ساخته اند.
بلاخره شیخ کروبی وعده خود رو انجام داد و از بهاییان زندانی دفاع کرد؟ در ضمن، در یکی از مصاحبه های حشمت رییسی می گفت که در زندان قبل از انقلاب هم بند بوده با جناب کروبی و خاطره ای رو نقل می کرد یک بار که کروبی از حمام خارج می شده و این جناب کمونیست از در وارد می شدند، جناب کروبی خودش رو کنار کشیده که خدای ناکرده عرق تن کافر (!) به بدن مسلمان و روحانی ایشان نگیرد... مخلص کلام این که اسلام واقعی نیز همین است و بی جهت سعی نکنید که چهره ای تمام انسانی از این دین نشان دهید و مسلمان خوب و بد بسازید...
پاسخحذفمعمولا هر کسی از حمام میآید سعی میکند از عرق تن و بدنهای شسته نشده دوری کند ربطی هم به نجس و پاکی ندارد .
پاسخحذفعجب ماله ای کشیدید :)))))))))))))))
حذفبا تمامی احترامی که برای آقای واحدی عزیز دارم مایلم یادآور شوم بد نیست تمام ایرانیان و از جمله شیعیان به باورهای موروثی خود یک محکی بزنند مثلا جناب واحدی توضیح نداده شکنجه و قتل عام و سوزاندن انسان ها به صرف اینکه به الله مسلمانان اعتقادی ندارند جایز است؟در قرآن از کسانی که به الله ایمان ندارند به عنوان از حیوان پست تر(کالانعام بل هم اذل) یاد میکند.حسین وقتی در مقابل حر از برگشتن ناامید می شود می گوید اقلا اجازه بده برم طبرستان چند تا ایرانی بکشم..عجبا که ما بر قاتلان پدران و برادران خویش که 1400 سال است ما را در بند کشیده اند گریه میکنیم و هنوز با وجود این همه اسناد تاریخی .دم از رحمانی بودن اسلام میزنیم من نمیدانم کجای اسلام سخن از همزیستی مسالمت آمیز میزند که مسلمانان بخواهند اجرا کنند
پاسخحذفمغلطه بافی و ماله کشی تا کی؟ اسلام رحمانی نیست اسلام خصمانی است. از کدام حضرت علی حرف میزنید همان که به قول مریدتان "خمینی" با دستان مبارک در یک روز هفتصد نفر را گردن میزد اگر منظورتان همان علی بود که جانشینان بر حقش همانها که در "دوران طلایی" امامتان در مسند مهمترین مشاغل و مقامهای حکومتی بودند امروزه نیز به همان جنایات مشغولند. این ستمها چیزجدیدی نیست حتی این ماله کشیها، از ابتدای دوران طلایی خمینی تان این جنایات و ستمها بر بهاییان و سایر دگراندیشان ایران بصورت روزافزون روا میشده و از آنروز تا به حال در انجام تمامی جنایات به خمینی اقتدا شده و فقط پا جای پای او گذاشته اند. چرا بجای گرفتن ژست انساندوستانه برای یکبار هم که شده یکی از شماها خالصانه در پیشگاه ملت ایران اظهار به پشیمانی از همکاری طولانی مدت با این حکومت نمیکنید و تازه خودتان را به عنوان قربانیان این جنایات نشان میدهید. شما خود نیز از کسانی بوده و هستید که دهها سال از نزدیک با آمران این جنایات همکاری داشته اند و هنوز با باقی ماندن بر سر موضع اصلیتان که حفظ حکومت اسلامیست میخواهید ژست انساندوستی بگیرید و تظاهر به تفاوت داشتن با مجریان جنایات امروزه کنید در حالیکه هنوز به بنیانگذار اصلی این جنایات که همان خمینیست وفادارید و با بیشرمی از آن به عنوان دوران طلایی نام میبرید. علی "شمشیر محمد" اگر امروز زنده بود بی گمان همچون گذشته به کار شریف آدمکشی مشغول بود. آن کتابی که نماد عدالت و خیرخواهی علی شده است حداقل چند صد سال پس از مرگش نوشته شده تا از او یک بت ساخته شود و به این وسیله از گرده مردم نادان سواری گرفته شود. تا کی میخواهید با اجرای نقش در نمایش آخوند خوب و آخوند بد مردم را به کژراهه ببرید؟ اگر واقعا از کرده خود در تمام این سالها پشیمانید که خالصانه از مردم ایران پوزش بخواهید و سعی در وارونه جلو دادن حقیقت نکنید. عاقلان میدانند که با سر کار آمدن موسوی یا کروبی نیز هیچ چیزی عوض نمیشد و آنها نیز پس از اتمام دوره هشت ساله خود مثل خاتمی با گفتن اینکه "رییس جمهور فقط یک تدارکاتچی برای رهبر است" براحتی کنار میرفتند تا چهار سال بعد با بیشرمی دوباره خود را نامزد انتخاب تدارکاتچی بعدی کنند. تقیه، تظاهر، مظلوم نمایی، و مهمتر از همه حفظ حکومت اسلامی بخش جدایی ناپذیر ادبیات شماهاست
پاسخحذف