۱۳۹۴ شهریور ۲۰, جمعه

جمهوری اسلامی هست اسلام و تشیع نیاز به دشمن ندارد



هر روز که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد بدبینی بسیاری از جوانان و حتی سالخوردگان به مبانی دینی اضافه می شود. بدبینی ها شاید منطقی نباشد اما عامل اصلی آنها تلاش وافر سران جمهوری اسلامی برای مساوی دانستن عملکرد خود با دیانت اسلام است. البته ادعای حقوق بگیران نظام،تنها به مساوی دانستن مبانی جمهوری اسلامی با اسلام محدود نشده و هر روز جلوه جدیدی از هم تراز دانستن سران جمهوری اسلامی با اولیا و انبیا در رسانه های تبلیغی به نمایش در می آید. قرآن مجید ،سخن گفتن حضرت عیسی (ع) در گهواره را از معجزات منحصر به فرد در تاریخ می داند اما یک گماشته رهبر به راحتی ادعا می کند خامنه ای قبل از رسیدن به گهواره و در نخستین لحظه تولد ،فریاد " یا علی" سر داده است و متاسفانه ، هیچکس بر دهان تملق گوی او خاک نمی پاشد. آن دیگری،ملت ایران را به خاطر کثرت گناه ،مستحق عذاب می شمارد اما می گوید به دلیل دعای رهبر ،عذاب از مردم ایران دور شده است. رئیس مجلس خبرگان با وقاحت مثال زدنی ،ولی نعمت خود را منتخب خداوند می داند و آن یکی، رهبر جمهوری اسلامی را علی و حسین زمان می نامد. نماینده رهبر در سپاه هم مقام مافوق خود را "امام عصر"لقب می دهد. متاسفانه بسیاری از مبلغان دینی و ملبسان به لباس روحانیت نیز آنچنان به رانت های اقتصادی و سیاسی آلوده شده اند که امکان فریاد کشیدن در برابر این دروغ های دینی از آنان سلب شده است .
همه اینها در حالی اتفاق می افتد که نباید فراموش کرد قریب به اتفاق ایرانیان همچون سایر ملل،به جای دین تحقیقی ،متدین به دین میراثی هستند . الگوی این دین میراثی برای اغلب ایرانیان ،کسانی هستند که به دروغ ،لباس خود را لباس پیامبر می نامند در حالی که بنا بر داستان های به جا مانده از صدر اسلام، پیامبر اسلام ،لباس ویژه ای نداشته و اگر تازه واردی در جمع مسلمانان حاضر می شد قادر به شناسایی پیامبر از دیگران نبود. اما خوب یا بد ،هنوز برای بسیاری از ایرانیان ،الگوی دین اسلام کسانی هستند که کسوت موسوم به "لباس روحانیت "را به تن دارند. پس وقتی بسیاری از افراد موسوم به روحانی ، همانند سخنگویان نظام جمهوری اسلامی، توجیه گر رفتار رهبر و زیردستان او می شوند نباید عوام الناس را ملامت کرد که چرا رسوایی های جمهوری اسلامی را به حساب اسلام می گذارند.
ظاهرا سوء استفاده سران جمهوری اسلامی و وابستگان آنها از مقدسات دینی برای فریب مردم ساده لوح ،هیچ حد و مرزی نمی شناسد. در اوایل انقلاب ،یک مزد بگیر آیت اله خمینی کتابی با عنوان " الخمینی فی القرآن "نوشت تا ثابت کند در کتاب آسمانی مسلمانان از مقتدای او نام برده شده است. بعد از سی و چند سال اکنون فرزند یکی از بدنام ترین حامیان نظام ،پدر خود را تا حد قرآن بالا برده است. محمد تقی مصباح یزدی کسی است که چند سال قبل گفت "نعمت وجود آیت اله خامنه ای از مجموع همه نعمت های مادی خداوند بالاتر است ". اکنون فرزند این شیخ متملق ادعا می کند :"وقتی مادر مصباح یزدی به او حامله بوده ،شب در خواب می بیند که وضع حمل کرده و قرآن را به دنیا آورده است "! متاسفانه ،نه روحانیون مدعی اصلاح طلبی در برابر این گزافه گویی فریاد بر آوردند و نه آخوندهای دربار خامنه ای که تلاش می کنند خود را احیاگر ارزش های دینی معرفی کنند. مصباح یزدی که چنین گزافه ای در مورد او نقل شده ،چهره ای مشهور به خشونت و دروغگویی در میان بسیاری از جوانان ایرانی است. توصیف اینچنینی از فردی با این مشخصات ، اهانتی بزرگ به کتاب آسمانی مسلمانان است که اگر خبر آن در میان برخی ملل مسلمان منتشر شود بدبینی تاریخی و البته غیر منصفانه آنها نسبت به مسلمانان ایرانی ،مضاعف خواهد شد. بنا بر آیه صریح قرآن،خداوند به پیامبر اسلام دستور می دهد که خود را اینگونه به مسلمان معرفی کند :" من بشری همانند شما هستم که وحی بر من نازل می شود".یعنی وجه تمایز و افتخار پیامبر اسلام ،نزول آیات قرآن بر اوست و جز آن ،او بشری است مانند همه انسان ها :" قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی" . این آیه، عظمت قرآن را حتی در مقایسه با وجود پیامبر مکرم اسلام نشان می دهد. اما فرزند رانت خوار یک آخوند بدنام از وضع حمل قرآن توسط مادرش سخن می گوید وصدای اعتراضی نیز بر نمی خیزد تا ثابت شود برای دو جناح سیاسی کشور ، حفظ روابط حکومتی از آنچه که "مقدسات "نامیده می شود مهم تر است.
بدون تعارف بگویم کسانی که در خارج از مرزهای جغرافیایی و سیاسی جمهوری اسلامی ، برای بدنام کردن تشیع و مقدسات آن تلاش می کنند زحمت بیهوده بر خود تحمیل می نمایند. کاهش روز افزون پایبندی های دینی در جامعه ایران ،نقش تخریبی نظام ولایت فقیه و تاثیر منفی آن بر اعتقادات مذهبی ایرانیان را آشکار می سازد تا جایی که با اطمینان گفت وجود جمهوری اسلامی و عوامل آن ،تشیع را از وجود دشمن دیگر بی نیاز می سازد همانطور که وجود طالبان و داعش ،سنی گری را از هر نوع دشمنی بیرونی،کفایت می کند. در عین حال پیشرفت های چشمگیر در جمهوری اسلامی برای ادامه " اسلام سواری" و به خدمت گرفتن تشیع برای اهداف حقیر نظام جمهوری اسلامی ،آزمونی بسیار سخت برای روحانیون غیر حکومتی است که گاه برای موضوعاتی بسیار کم اهمیت تر ،عمامه به زمین می زنند و فریاد وا اسلاما سر می دهند. به یاد دارم چند سال قبل قرار بود فیلمی به نمایش در آید که در آن ،یکی از هنر پیشگان نقش حضرت ابوالفضل العباس را به عهده داشت. در آن زمان ،چند تن از مراجع تقلید به شدت بر آشفته شدند و تهدید کردند که نشان دادن چهره منسوب به آن حضرت را تحمل نخواهد کرد . این تهدید ها در شرایطی مطرح می شد که به فتوای همه عالمان دینی ، چنانچه نشان دادن تصویر ، متضمن توهین نباشد اشکالی بر آن وارد نیست .آیا آنچه امروز در وصف مصباح یزدی گفته شده ،کم اهمیت تر از موضوعی است که اغلب مراجع تقلید آن را واجد هیچگونه توهینی نمی دانستند؟





۳ نظر:

  1. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  2. فرزند تقی مصباح گفته مادر آیة الله شب قبل از زایمان خواب دیده که قرآن زاییده است.

    دو بیت ناقابل به این میمنت:

    قرآن ز میانه جان گرفته است
    مصباح دمی از آن گرفته است

    فاسألوا حالها عن الاکوان ( در چه حال است اکوان را بپرسید)
    بادافره کود کان گرفته است

    پاسخحذف
  3. جناب واحدی ، از فردی با هوش و با کیاست مثل شما بعید است که متوجه ریشه ئ همه سیاه بختی ما همین اسلام است. قران که کتابی بی سر و ته و حیف از کاغذ است و پیامبر به گفته شما برده فروش راهزنی بوده است که داعش هزار بار از ان متمدن تر است. ایا هرگز از خود پرسیده اید اگر پیلمبرکه خود را مبشر بیدون دستمزد میداند چرا از ازدواج زنان خویش را بعد از خود حرام کرد. ایا برای یک لحظه اندیشیده اید که داستان هائی که در مورد زن زید ، حمیرا ، کشتن اندشمندان و شاعران بعد از سقوط مکه، عداوت قران با ایرانیان (سوره روم)،انچه بر سر ساکنین قلعه فدک و خیبر و .... میگویند شاید راست باشد و شک کنید. کاتب این مطلب نه یهودی است نه سنی بلکه یک شیعه سابق اهل کوچه ابشار قم مینویسد که از سد خرافات اسلام و شیعه گذشته است.

    پاسخحذف