در ادامه آنچه که من آن را " سندرم سال آخر دولت " می دانم محمود احمدی نژاد خواستار بازدیداز زندان اوین شد و قوه قضائیه با در خواست او مخالفت کرد. اما پاسخ غیردوستانه صادق لاریجانی ، موجب عقب نشینی احمدی نژاد نشد و او این بار در نامه ای مفصل تر بر اراده خویش برای بازدید از اوین پافشاری کرد. سرعت آماده سازی و انتشار نامه محمود احمدی نژاد این گمان را تقویت می کند که او وهمکارنش از قبل برای دریافت پاسخ منفی آمادگی داشته اند. نکته مهمی که در مکاتبات بین این دو متحد سابق به چشم می خورد اتهام افکنی متقابل آن دو علیه یکدیگر است. صادق لاریجانی در نامه محرمانه ـ و افشا شده توسط احمدی نژاد ـ درخواست بی سابقه رئیس دولت برای بازدید از اوین را "دارای شائبه سیاسی" دانسته زیرا این درخواست بلافاصله پس از زندانی شدن علی اکبر جوانفکر مطرح شده است. آنچه که این ادعای صادق لاریجانی را باور پذیر می نماید تأخیر هفت و نیم ساله احمدی نژاد دربازدید از اوین و نگرانی ناگهانی او برای زندانیان درست بلافاصله پس از زندانی شدن یکی از اصلی ترین عناصر دولت است. اما چرا ازمیان نیروهای مستقل در داخل و خارج از کشور کسی به حمایت از رئیس قوه قضائیه بر نخاست؟ پاسخ بسیار واضح است :دخالت امور سیاسی در احکام و اقدامات قضایی ایران آنقدر گسترده است که کمتر کسی ادعای صادق لاریجانی در خصوص "تلاش برای دوری از شائبه های سیاسی " باور می کند.
اما پاسخ محمود احمدی نژاد هم دارای نکات قابل توجهی بود. او از اینکه قوه قضائیه برای مخالفت با دیداراو از زندان اوین، به مصلحت اندیشی متوسل شده، ابراز تعجب کرده و خطاب به رئیس دستگاه قضایی نوشته است:"اگر این نگاه بر کل فعالیت های قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمی شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده یا نادیده انگاشته می شود؟" حق با احمدی نژاد است ، اما چرا این سخن او موجب تحسین حق طلبان نشده و منتقدان غیر حکومتی که تا کنون بارها مصلحت اندیشی های سیاسی قوه قضائیه را تقبیح کرده اند برای احمدی نژاد هورا نکشیدند؟ پاسخ به این پرسسش نیز واضح است : قوه قضائیه قبلاً هم برای پیشبرد اهداف سیاسی ، دست به اینگونه مصلحت اندیشی های غیر قانونی زده است اما چون در آن زمان ، زیانی متوجه یاران و نزدیکان احمدی نژاد نمی شد او سکوت را بر اظهار نظر ترجیح می داد. لابد محمود احمدی نژاد سخنان چهاردهم شهریور ماه ۱۳۹۰ غلامحسین حسنی اژه ای دادستان کل کشور را به یاد دارد که وقتی با پرسش در خصوص بازداشت خانگی میر حسین موسوی و مهدی کروبی مواجه شد ، چنین گفت : " در مورد برخی افراد به صلاح خود آنهاست که محدودیت هایی برای شان ایجاد شود. گاهی اوقات دستگاههای ذی ربط که متشکل از چنددستگاه می باشند تشخیص می دهند که محدودیت هایی را در مورد فرد یا افراد یا حتی صنفی تعیین کنند. " در آن زمان ، محمود احمدی نژاد این پرسش را از دستگاه قضایی نپرسید که به موجب کدام قانون ، به خود اجازه مصلحت اندیشی برای اعمال محدودیت و سلب آزادی فرد ، افراد یا حتی یک صنف را می دهند؟ البته، هم سکوت آن روز احمدی نژاد، دارای توجیهِ خودپسند بوده و هم اعتراض امروز او. زیرا در آن روز مصلحت اندیشی قوه قضائیه ، رقبای احمدی نژاد را از دسترسی به مردم و تریبون ها محروم می کرد و مصلحت اندیشی امروز دستگاه قضایی، اعمال برخی قوانین را متوقف می سازد که می تواند به نفع یاران احمدی نژاد باشد .
محمود احمدی نژاد در نامه خود به نکات دیگری نیز اشاره کرده تا نشان دهد عزم او برای سرکشی از اوین تنها برای حصول اطمینان از اجرای اصول قانون اساسی احقاق حقوق اساسی مردم بوده و ارتباطی با زندانی شدن علی اکبر جوانفکر ندارد . او همچنین پرسش رئیس قوه قضائیه در مورد علت تأخیر هفت ساله در سرکشی به اوین را بی پاسخ گذاشته است . صادق لاریجانی راست می گوید که رئیس دولت در هفت سال گذشته درخواستی برای بازدید از اوین نداشته اما باید اعتراف کرداین نخستین بار نیست که محمود احمدی نژاد در دوره هفت ساله مسئولیت خویش ، تلاش می کند در امور مرتبط با دستگاه قضایی دخالت حمایت آمیز یا اعتراضی داشته باشد. نمونه های متعددی برای اثبات مدعای این یادداشت وجود دارد که دو مورد از آنها بیش از سایر موارد دررسانه ها منعکس گردید. او در آغاز سومین سال ریاست جمهوری خویش درجمع خبر نگاران حاضر شد و ضمن اعتراض شدید به عملکرد قوه قضائیه در تبرئه سید حسین موسویان از اتهام جاسوسی اظهار داشت : موسویان ده پانزده جلسه با بیگانگان داشته و اطلاعات هسته ای کشور را به آنها داده است.( خبر گزاری های داخلی ـ هفتم آذر ماه ۱۳۸۶). محمود احمدی نژاد در آن روز به حکم دستگاه قضایی اعتراض کرد زیرا همانگونه که سید حسین موسویان روز شانزدهم خرداد ماه امسال در مؤسسه کارنگی واشنگتن اعلام کرد نتیجه دو ساعت جلسه مشترک با احمدی نژاد در روزهای پس از انتخابات سال هشتاد و چهار ، کشف این نکته بود که "آن دو، حتی یک نقطه مشترک ندارند".
احمدی نژاد در سالهای گذشته یک بار هم به صورت علنی وارد میدان شد تا با گفتن دروغی آشکار از اقدام قوه قضائیه حمایت کند آن هم اقدامی که با معیارهای قانونی تطابق نداشت و تنها بر یک مصلحت سنجی سیاسی استوار بود . هفده روز پس از روز چهاردهم شهریور ماه ۱۳۹۰ که دادستان کل کشور، با تکذیب بازداشت موسوی و کروبی، حصر آنان را مبتنی بر یک مصلحت سنجی جمعی در کشور دانست ، محمود احمدی نژاد در نیویورک سخن کذب محسنی اژه ای را تکرار کرد و اظهار داشت : "موسوی و کروبی آزاد بودند و هستند و به زندگی روزانه شان مشغولند". سکوت احمدی نژاد در برابر توقیف مکرر روزنامه های اصلاح طلب و بازداشت دانشجویان منتقد دولت در سالهای گذشته ، ازنمونه های دیگری است که دوگانگی رفتاری احمدی نژاد دربرابر اقدامات سیاسی قوه قضائیه را اشکار می سازد.
در واقع اقدامات قبلی احمدی نژاد نشان داده که او زمانی از اقدامات قوه قضائیه حمایت می کند که موجب محدود سازی مخالفان دولت شود حتی اگر مبنای قانونی برای آن اقدام وجود نداشته باشد ویا مبتنی بر مصلحت سنجی های سیاسی باشد. در مقابل ، هر گاه احکام قضایی موجب تنبیه کامل مخالفان دولت نگردیده ، او به آن احکام اعتراض کرده است. همین سابقه است که حرفِ راست امروز او را باور ناپذیر می نماید؛ همانطور که سخن رئیس قوه قضائیه در مورد «آلوده بودن درخواست احمدی نژاد برای بازدید از اوین به شائبه های سیاسی » علیرغم حق بودن آن ، موجب تحسین کسی نمی شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر