مقدمه : این یادداشت برای مخاطبانی در داخل و خارج از کشور است که همچنان معتقدند جمهوری اسلامی ادامه راه امام علی (ع) است. در حال حاضر جمهوری اسلامی و گروهی از مخالفانش در یک موضوع اشتراک نظر دارند. رهبر جمهوری اسلامی و حامیانش بدعت ولایت فقیه را ادامه راه امام علی می دانند - یا اینگونه ادعا می کنند - گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی هم می خواهندبه هر طریق ثابت کنند آنچه در نظام ولایت فقیه انجام می شود چیزی نیست جز شیوه حکومتی امام علی . همین موضوع یکی از ابزارهای قوی است که جمهوری اسلامی را برای حفظ برخی حامیان متعصب و از جان گذشته خود یاری می کند.صاحب این قلم بدون آنکه وارد چالش با این گروه از مخالفان جمهوری اسلامی شود برخی توصیه های حکومتی امام علی ( ع) را در برابر چشمان حامیان عقیدتی ولایت فقیه قرار می دهد و آنان را به تفکر دعوت می کند. ناگفته پیداست که رانت خوارانی که جمهوری اسلامی بازار مکاره ایشان برای ادامه چپاول است مخاطب این یادداشت نیستند.
--------------------------------
دوران پنج ساله حکومت امام علی که با در گیری های فراوان داخلی مواجه بود کوتاهتر از آنست که بتوان اطلاعات دقیقی از مبانی و دستاوردهای آن ارائه نمود . اما یک مانیفست حکومتی از ایشان باقی مانده است. این مانیفست با عنوان « عهدنامه مالک اشتر» شناخته می شود و می تواند برای کسانی که به دنبال شناسایی مبانی حکومت علوی هستند مدرک قابل اتکایی باشد.این دستورالعمل ، برنامه حکومتی ارائه شده به مالک اشتر می باشد که البته هیچگاه فرصت عملی شدن پیدا نکرد زیرا مالک قبل از رسیدن به محل ماموریت خویش به قتل رسید. صادقانه بگویم نمی دانم اگر مالک فرصت حکومت می یافت آیا به اصول این مانیفست پایبند باقی می ماند یانه و آیا اصولاً مبانی عهدنامه مالک برای کسانی که قدرت به دست می آورند و نظارت عمومی بر عملکرد آنها امکان پذیر نیست قابلیت اجرا دارد یا نه ؟ این نکته را ازآن جهت می گویم که بر اساس تحربیات بشری ، تقریباً همه انسانها با رسیدن به قدرت تغییر رفتار می دهند مگر آنکه نظارت عمومی و مستمر، امکان خودسری را از ایشان بگیرد. اما به هرحال عهدنامه مالک اشتر معیار مناسبی برای سنجش فاصله نظام ولایت فقیه با حکومت مورد توصیه امام علی ( ع ) است .
نخستین توصیه امام اول شیعیان به مالک اشتر آنست که مهربانی و لطف به مردم را سرلوحه کار خویش قرار دهد. او خطاب به مالک می گوید همچون حیوان درنده نباشد که دریدن انسانها را غنیمت می شمارد . اما در تصمیمات ، گفتار و رفتارسران جمهوری اسلامی با اقشار گوناگون مردم ، علایم درنده خویی آشکارتر است یا نشانه های مهربانی ؟ کلام رهبر جمهوری اسلامی همواره با عبارات خشونت آمیز عجین است یا کلمات پرمهر و محبت آمیز؟ البته پافشاری بر خشونت کلامی تنها نشانه فاصله گیری علی خامنه ای و عواملش با مانیفست رسمی حکومتی امام علی نیست . جمهوری اسلامی از بدو تاسیس ازراههای مختلف عامل خونریزی و خشونت در کشور شده است. دهها هزار نفر به خاطر اصرار بر ادامه جنگ هشت ساله ، جان خود را ازدست دادند تا شعار « جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم » برزمین نماند، در داخل مرزها نیز هزاران نفر به زندان افتادند ، شکنجه های شدید تحمل کردند و حتی به جوخه های اعدام سپرده شدند تنها و تنها به خاطر آنکه حاضر به تمکین در برابر زورگویی و زیاده خواهی حکومت نبودند. در یک کلام اگر توصیه عملی نشده امام علی ( ع) به مالک اشتر ، مدارا با آحاد مردم مبتنی بود اساسی ترین اصل نانوشته جمهوری اسلامی در تمام سالهای گذشته ، یافتن بهانه ای برای آزاررسانی به مردم بوده و هست به طوی که می توان اغلب سران جمهوری اسلامی را مصداق کامل تعبیر امام علی نامید : حیوانی که دریدن انسان ها را غنیمت می شمارد.
امام علی با صراحت از مالک خواسته بود « کسانی را که به دنبال علنی ساختن عیوب مردم هستند از اطراف خود دور کند» در حالی که در جمهوری اسلامی نه تنها عیب جویی از آحاد مردم ، سکه رایج است بلکه مردم و منتقدان را به عیب های نداشته نیز محکوم وآن را در بوق های تبلیبغاتی خود اشاعه می دهند.سخنان رهبر جمهوری اسلامی و نزدیک ترین یاران او ، همواره مشحون از طعنه ، عیب سازی و عیب جویی برای انسان های شریف در داخل و خارج از کشور است ، همه را دشمن می بیندو از نظر او ، اصل بر فاسد بودن همه است مگر کسانی که شبانه روز مشغول تملق گویی از رهبر هستند. «علی نهج البلاغه » به مالک می گوید عیوبی از مردم که بر تو آشکار است را مخفی کن و برای کشف عیوب مخفی مانده آنان تجسس نکن. آیا رویه رایج در جمهوری اسلامی شباهتی با این توصیه دارد؟ به یاد دارم رحیم صفوی فرمانده وقت سپاه پاسداران که برای عیادت از مهدی کروبی به مرکز قلب تهران آمده بود با وقاحت تمام می گفت « ما در اتاق خواب نمایندگان مجلس ششم دوربین مخفی کار گذاشته ایم!» حمله شب ونیمه شب به خانه های مردم به بهانه جمع آوری ماهواره ، تجسس در خصوصی ترین شئون زندگی آحاد ملت و جار زدن اتهامات دروغ علیه هرکس که کوچک ترین انتقادی به رهبر و عوامل فاسد او دارد از دیگر شیوه های رایج در جمهوری اسلامی است که فاصله این نظام با توصیه های به جا مانده از امام علی برای عیب پوشانی را نشان می دهد .علی از والی خود می خواهد ریشه های انتقامجویی را در وجود خویش خشک کند اما در جمهوری اسلامی هر کس خواستار گذشت و مدارا می شود لقب « بی بصیرت و فریب خورده »دریافت می کند. در این حکومت، هر کس کینه جو تر باشد تقرب بیشتری به رهبر پیدا می کند و متاسفانه یکی از راههای نزدیکی به رهبر ، فریاد زدن کینه ها در تریبون های عمومی است چون هر کس از حس انتقامجویی قوی تری برخودردار باشد از نگاه رهبر، با بصیرت تر است. صدور احکام تریبونی اعدام برای معترضان و منتقدان به رهبر و بدگویی های عقده گشایانه نسبت به روحانیون و دانشگاهیانی که حاضر به تمکین در برابر خودخواهی های رهبر نیستند فاصله اصلی ترین عناصر جمهوری اسلامی با توصیه مکتوب امام علی را به نمایش می گذارد.
امام علی برای دسته بندی شهروندان ، آنان را به دو گروه« هم کیش » و « هم نوع » تقسیم می کند تا بگوید فرمانروا از جنس مردم عادی است که البته ممکن است گروهی ازایشان، هم کیش او باشند و نگاه عده ای ازآنها به آفرینش با اندیشه حاکم متفاوت باشد. این دسته بندی برای فرونشاندن شهوت خودبرترینی فرمانرواست در حالی که در حکومت خامنه ای تلاش می شود او و برخی از یارانش ، بندگان خاص خداوند معرفی شوند که دیگران باید به صورت چشم و گوش بسته مطیع ایشان باشند. توقع مهربانی و مروت با «هم نوع غیر هم کیش » در این حکومت هم انتظاری بیهوده و دست نیافتنی است.
از دیگر توصیه های حکومتی امام علی به مالک اشتر ، مساوی نبودن خادم و خائن است. البته ظاهراًدر حکومت خامنه ای، این توصیه به دقت مودر توجه قرارگرفته و هم اکنون خائنان ، سوء استفاده کنندگان از بیت المال و کسانی که هیچگونه خدمت واقعی در حق مردم نکرده اند در موقعیتی بالاتر از خدمتگزاران واقعی قرار دارند. دوره بیست و شش ساله اخیر نشان می دهد معیار نزدیکی به رهبر ، نه خدمتگزاری به خلق بلکه مجیزگویی نسبت به ولی فقیه است و هرکس بتواند دل رهبر مجیزخواه را به دست بیاورد بر صدر می نشیند و قدر می بیند.
علی از مالک می خواهد کارگزاران خویش را از میان کسانی انتخاب کند که در خانواده های نجیب و اصیل پرورش یافته اند. اما نگاهی به کلام و رفتار بسیاری از تریبون داران و صاحب نفوذان جمهوری اسلامی نشان می دهد بی سر وپا ترین افراد بر تریبون های وابسته به رهبر تسلط دارند و نهادهای پرقدرت را اداره می کنند.اگر برخی از کارگزاران حکومتی به هیچ اصل اخلاقی ، سیاسی و دینی پایبندی ندارند و با کوچک ترین باد مخالف ، تعییر جهت می دهند ، اگر تریبون داران جمهوری اسلامی به تاسی از رهبر خویش به راحتی نسبت به دیگران بی اخلاقی می کنند و اگر انسان های نجیب از نزدیک شدن به این حکومت وحشت دارند دلیل آن را باید در بی توجهی به انتخاب کارگزاران جمهوری اسلامی از میان نجیب زادگان واقعی جستجو کرد.
ادامه دارد