۱۳۹۵ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

یادداشت نویسی قاچاقچی -سپاهی ها یا تیر چهار نشانه خامنه ای ؟



 سال هزار و سیصد و شصت ونه  ،   طرحی در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که هدف آن قانونی سازی  "قلع و قمع کاندیداهای نمایندگی مجلس " بود.  طرح  مزبور توسط جناح اقلیت مجلس سوم که روابط نزدیکی با رهبر جدید جمهوری اسلامی داشت پیگیری می  شد . در آن طرح عناوین کلی و قابل تفسیر همچون "التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه " به وفور وجود داشت.  جناح اکثریت  مجلس سوم که بعدها با عنوان اصلاح طلبان شناخته شدند در برابر نقشه رهبر و امربران او ایستادند و اجازه ندادند خواسته آنان محقق شود. مرحوم آیت اله فاضل لنکرانی که در آن زمان ریاست شورایعالی حوزه علمیه قم را به عهده داشت نامه ای برای کروبی رئیس وقت مجلس نوشت که ترجیع بند آن "آیا آن شب خوابتان برد ؟" بود . کروبی هم  علیرغم روابط شخصی صمیمانه که با مرحوم فاضل لنکرانی داشت   پاسخی  شدید اللحن ارسال کرد که در نوع خود کم نظیر بود و انعکاس وسیعی پیدا کرد. شیخ برایم نقل می کرد که خامنه ای به او گفته "لحن شما خیلی تند بود " و این پاسخ را از کروبی دریافت کرده که " ازقدیم گفته اند کلوخ انداز را پاداش سنگ است " و خامنه ای هم گفته "سنگ و کلوخ کدام است؟ شما توپخانه کار انداخته اید " و پاسخ نهایی کروبی نیز اینکه "خواستم بعضی ها بدانند هنوز همه توپخانه ها خاموش نشده است. " در همان زمان آیت اله موسوی اردبیلی به کروبی گفته بود "آنطرفی ها هیچ پاسخی نمی توانند به نامه شما بدهند و تنها کاری که از آنها ساخته است مامور  کردن عده ای برای هتاکی و فحاشی است ".

 پس از ربع قرن ،این بار کروبی به جای پرداختن به  شاخه ها ، ریشه همه مفاسد کشور را نشانه گرفته و نقش رهبر در کژی ها و مصایب مردم را افشا نموده است. یقین دارم شیخ در زمان تنظیم نامه می دانسته که خامنه ای هیچ پاسخی ندارد که به او بدهد و تنها پاسخ ،بسیج اراذل و اوباش حکومتی برای هتاکی و تهدید است. بیانیه قداره بندان موسوم به حزب اله،  اصلی ترین پاسخ علی خامنه ای به شیخ کروبی بود. شیخ با اینگونه تهدیدها غریبه نیست. در سال هفتاد و هفت که به دستور مستقیم خامنه ای ،کرباسچی محاکمه و برخی زیر دستان او به شدت شکنجه شدند کروبی در چند مصاحبه ،اعتراض خود را  به رفتار بازجویان پرونده اعلام کرد. سردار عراقی محمد رضا نقدی برای تیم حفاظت کروبی پیام داده بود که شیخ را به گونه ای در خانه اش می کشیم که آب از آب تکان نخورد.  اما تهدید مستقیم توسط اراذل و اوباش حزب الهی ،تنها پاسخ خامنه ای به کروبی نبود. انتشار مطلبی کوتاه در هجو کروبی و آیت اله خمینی در روزنامه رسمی "قاچاقچیان سپاهی "-روزنامه جوان - یقینا یک  اقدام خودسرانه نبوده و دست اندرکاران آن روزنامه براساس برنامه ای از پیش طراحی شده اقدام ننگین آیت اله خمینی را یادآوری نموده اند تا کسانی همچون کروبی که دوران حکومت آیت اله خمینی را "طلایی "می نامند با  این سوال  آزار دهنده جوانان مواجه شوند :"  مبانی عقلی ،حقوقی ،انسانی و حتی شرعی حکم چند کلمه ای خمینی   برای اعدام فله ای در یک شب چه بوده است ؟" این سوال بی پاسخ، هم وجهه رهبر اول جمهوری اسلامی را به شدت مخدوش می نماید هم تردید هایی  نسبت به عدالت و حق طلبی کسانی که دوران خمینی را طلایی می نامند ایجاد می کند. حداقل فایده ای که از ایجاد این پرسش نصیب خامنه ای می شود آنکه "دوران خمینی و حامیان او ،تفاوت جدی با دوره خامنه ای و شیفتگان او ندارد اگر بدتر نبوده باشد " . همین تردید و پرسش ،برای خامنه ای که در اوج بدنامی و رسوایی قرار گرفته ،غنیمت است.

یادداشت کوتاهی که روزنامه "قاچاقچی سپاهی "ها منتشر کرد ظاهرا با هدف تخریب کروبی و دوران طلایی مورد نظر او به رشته تحریر در آمد . نامه کروبی  خواب را از چشمان خامنه ای ربود و او مستحق چنین پاسخی بود . اما به نظر می رسد  آمران نگارش یادداشت روزنامه  جوان، هم زمان سه هدف  دیگر را نیز مد نظر داشتند. هاشمی رفسنجانی از چند ماه قبل تلاش گسترده ای را برای چهره سازی از سید حسن خمینی شروع کرده تا او را در برابر دیگر کاندیدای هم تراز جانشینی رهبر -مجتبی خامنه ای -قرار دهد. پیش از آن نیز ،هاشمی رفسنجانی با نقل خاطره یا خاطره سازی از آیت اله خمینی ،تلاش می کرد عملکرد فعلی نظام جمهوری اسلامی را مخالف رویه های مورد نظر آقای خمینی نشان دهد. پیام خامنه ای به هاشمی   رفسنجانی که از  زبان یادداشت نویس روزنامه جوان نقل شده اینست :"اگر لازم باشد امام شما  را به لجن می کشم تا دیگر نتوانید  دوران طلایی او را به رخ بکشید ". در میان همه اقدامات انتحار گونه خامنه ای در هفت سال اخیر ،به نظر می رسد تدبیر جدید او  برای خنثی سازی اقدامات رفسنجانی ،کارساز خواهد بود .  اما هدف سوم از انتشار یادداشت جدید ،سید حسن خمینی است. او با پشتکاری کم سابقه ، مراحل تحصیلات حوزوی را پیگیری کرده و اکنون از چهره های مطرح در حوزه علمیه قم است. سابقه خانوادگی و انتساب به آیت اله خمینی هم راه را برای ورود جدی او به عرصه سیاسی هموار کرده است. اظهارات هاشمی رفسنجانی و اعتراض برخی روحانیان سرشناس به "رد صلاحیت نوه امام " در واقع متکی به آن جایگاه حوزوی و این انتساب خانوادگی بود. رونمایی جسورانه از پلیدترین اقدام حکومتی آیت اله خمینی ،فتح باب برای یاد آوری برخی دیگر از اقدامات غیر قابل دفاع بنیانگزار جمهوری اسلامی است. با این اقدام هوشمندانه والبته بی سابقه ،این پیام برای حسن خمینی مخابره می شود که "افتخار تو را بی آبرو می کنیم تا دیگر هوس رقابت با مجتبی را در سر نداشته باشی".

انتشار آن یادداشت کار را برای اصلاح طلبان مدعی حقوق بشر نیز دشوار خواهد کرد.آنها ناچارند از میان ادعاهای حقوق بشری و "بالیدن به دوران طلایی امام "یکی را انتخاب کنند و این همان چیزی است که خامنه ای به دنبال آنست.

تیر چهار نشانه خامنه ای ،در هدف اول خود یعنی مرعوب ساختن کروبی به سنگ خواهد خورد . از سه هدف دیگر ،هر کدام که برای خامنه ای محقق شود او برنده این بازی است اگرچه به نظر می رسد  رهبر  جمهوری اسلامی ،سودای رسیدن  به هر سه هدف را در سر دارد .

۱۳۹۵ فروردین ۲۲, یکشنبه

کیفر ساخت خامنه ای و کیفر خواست ناقص کروبی



نامه سرگشاده به حسن روحانی، تکمیل کننده فاز جدیدی از  اقدامات   شجاعانه و تاریخی است که مهدی کروبی  از روز بیست و هفتم خرداد سال هشتاد و چهار آغاز کرد.  آنچه کروبی را به تغییر روندتعامل  با سید علی   خامنه ای وادار ساخت تصمیم  دیکتاتور مآبانه رهبر برای مهندسی انتخابات سال هشتاد و چهار بود. او در واکنش به این اقدام ،نامه ای شجاعانه برای خامنه ای نوشت  و برای اولین بار از نقش مجتبی خامنه ای در اقدامات کودتایی پرده برداشت. پس از آن نیز در مواردی  اظهار نظرهای  مخصوص او در رسانه ها انعکاس یافت تا انتخابات سال هشتاد و هشت فرا رسید. ورود او و میر حسین موسوی  به عرصه انتخابات ،مطلوب رهبر نبود .لذا چماقداران رسمی ولی فقیه ، ماهها قبل از آغاز رسمی تبلیغات انتخاباتی، تخریب این دو را شروع کردند.  خامنه ای با انتخاب هر کس جز احمدی نژاد مخالف بود و نشانه هایی نیز برای اثبات این مخالفت وجود داشت. اما عدم کناره گیری دو کاندیدای اصلی اصلاح طلبان. راهی جز بسیج اراذل و اوباش حکومتی و چماقداران رسمی باقی نگذاشت. سید حسن فیروز آبادی که عالیترین مقام نظامی پس از رهبر است در یک سخنرانی عمومی،با صراحت از ادامه دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد سخن گفت و نامزدهای سالخورده -کروبی و موسوی - را برای احراز مسئولیت ریاست جمهوری ، نا مناسب دانست. کروبی در نامه ای سر گشاده ، فیروز آبادی  را  که مامور مستقیم رهبر بود "رئیس ستاد نظامیان دخالت کننده در انتخابات "نامید. پس از آن نیز صریح تر از سایر کاندیداها ،مفاسد احمدی نژاد را یاد آوری کرد. اقدامات او پس از کودتای انتخاباتی سال هشتاد وهشت نیز هیچگاه فراموش نخواهد شد . در عین حال ، نامه اخیر او اگرچه در ادامه روند یازده سال اخیر است اما به لحاظ اثرگذاری ،یقینا ماندگارتر از سایر اقدامات و اظهارات او خواهد بود.
با دیدن نامه شیخ، روز دوشنبه سی ام خرداد هشتاد و چهار را به یاد آوردم.  یک روز قبل از آن ،کروبی نامه ای  افشاگرانه خطاب به رهبر نوشته بود که در خواست فوری خامنه ای برای  مذاکره با او را به دنبال داشت . کروبی  مشاوران خود را احضار کرده بود تا در خصوص مباحث احتمالی با رهبر رایزنی کند. به صورت خصوصی از او پرسیدم "با خامنه ای چگونه مواجه خواهید شد ؟"  خیلی خودمانی گفت :"به جدت ،هر طور بر خورد کند همانگونه به او پاسخ خواهم داد". پس از یازده سال ،کروبی همچنان بر همان  راه و روش است. خامنه ای با استفاده از قدرت رسمی ،قلدر مآبانه کروبی و موسوی را نانجیب خواند و کروبی ،کلوخ خامنه ای را با سنگی مناسب پاسخ داد. رهبر جمهوری اسلامی  شش سال است جرئت ارجاع پرونده رهبران  جنبش سبز به دادگاه و محاکمه علنی آنان را ندارد .اما در همین مدت ،بارها آنان را به انواع اتهامات ،متهم کرده و شخصا مسئولیت "کیفر ساخت غیر قانونی "علیه آنان را به عهده گرفته است. آخرین اقدام رهبر ،نانجیب خواندن موسوی  و کروبی است. در مقابل ،کروبی در اقدامی هوشمندانه ، کیفر خواست حقوقی و مستند علیه رهبر صادر و آن را به دادگاه مردم ارائه نموده است. جای جای کیفر خواست کروبی ،به مردم یاد آوری می کند که متهم اصلی در فسادهایی که کشور را تا مرز پرتگاه برده ،سید علی خامنه ای است. او با عباراتی زیرکانه ، حمایت های بی چون و چرای رهبر از هشت سال تباهی احمدی نژادی را یاد آوری کرده است. توصیف دولت احمدی نژاد با عنوان "فاسد ترین دولت پس از مشروطیت "،  اعطای  عنوان "بهترین دولت بعد از مشروطه "به دولت احمدی نژاد توسط رهبر را به اذهان متبادر می سازد و و رهبر را در جایگاه متهم ردیف اول   پشتیبانی از آن جرثومه فساد می نشاند."حقه باز و دروغگو "نامیدن محبوب رهبر در نامه کروبی ،یاد آور اظهارات خامنه ای در نماز جمعه بیست و نهم خرداد هشتاد وهشت است و حمایت او از احمدی نژاد در برابر کسانی است  که رئیس جمهور دست ساز رهبر  را دروغگو نامیده بودند.
کروبی در نامه خود ، دو عبارت مورد علاقه خامنه ای-دشمن و نفوذی -  را عاریه گرفته اما "نفوذی های واقعی دشمن "را به گونه ای معرفی می نماید که هیچ تردیدی در وابستگی این نفوذی ها به رهبر و بیت او باقی نمی ماند. برخی ویژگی هایی که کروبی برای نفوذی های دشمن برشمرده  از این قرار است : خود محوری و جاه طلبی ،حب ریاست  و توهم تسلط بر سرنوشت سایر ملت های مسلمان و کشورهای منطقه . کروبی همچنین به   کسانی اشاره که  می کند که عامدانه کشور را به سمت تحریم بردند. هر کس این عبارات را بخواند به یاد ده سال رجز خوانی خامنه ای می افتد  که دائما از برکت آفرین بودن تحریم ها سخن می گفت و هنوز هم اقداماتی را پشتیبانی می نماید که می تواند موجب  تحمیل تحریم های بیشتر به کشور شود. کروبی از شخصیت هایی سخن می گوید که به دنبال توسعه قدرت خود هستند و خیال می کنند سرنوشت سایر ملل مسلمان و کشورهای منطقه ،در ید قدرت آنهاست. آیا کسی در ایران و جهان هست که این عبارت را بخواند و بلافاصله به یاد خامنه ای نیفتد ؟ بخشی از کیفرخواست کروبی ،اشاره به ماجراجویان هسته ای دارد . همه ایرانیان می دانند که سیاست گذاری های  بی حاصل هسته ای ،ربطی به آمدن و رفتن دولت ها در ایران نداشته و تماما متاثر از بلند پروازی های خامنه ای است ؛ همان کسی که بخش دیگر کیفر خواست، از اتلاف سرمایه های  مالی و انسانی ایران برای ارضای مطامع او در منطقه  خبر می دهد.
متهمی که کروبی علیه او کیفر خواست صادر  کرده ،کسی است که بر اساس متن همین کیفر خواست ،نورچشمی های او در انتخابات هفتم اسفند توسط مردم طرد شدند.آن کس که نورچشمی های خود را به لطایف الحیل به مردم معرفی کرد و پس از انتخابات از حذف آنان اظهار تاسف کرد کسی نبود جز خامنه ای. کروبی به طعنه، از حاصل بصیرت کسی سخن می گوید که سرمایه های کشور را قربانی حمایت از یک کذاب کرد. رفتار آن کذاب -احمدی نژاد - به گونه ای بود که روسای دو قوه دیگر و اغلب نمایندگان مجلس به صف مخالفان او پیوسته بودند و تنها کسی که به صورت کامل از آن کذاب حمایت می کرد علی خامنه ای بود. کیفرخواست کروبی با یک نتیجه گیری به  پایان می رسد تا شناسایی متهم   مورد نظر او با سهولت بیشتر انجام شود . او در توصیف این متهم ، به کسی اشاره می کند که عزت و ذلت بندگان خدا را در اختیار خود می داند. این بخش از ادعا نامه کروبی در کنار درخواست او برای بر گزاری دادگاه علنی و شناسایی نا نجیب واقعی ، چهره عصبانی خامنه ای به هنگام معرفی" نجیب ها و نانجیب ها" را  به یاد همگان می آورد.
ادعانامه کروبی ،حاشیه هایی نیز دارد که برخی از آنها از متن ، اثرگذار تراست. عقب نشینی اخیر رفسنجانی در برابر تهدید تریبونی  رهبر، خامنه ای  را دچار نشئگی زایدالوصف  کرده بود. به یقین می گویم ادعانامه شجاعانه کروبی و "مستبد "خواندن خامنه ای ،آن نشئگی را به خماری آزار دهنده تبدیل کرده است. شیخ که زندانی خامنه ای است شجاعانه خواستار ایستادگی همگانی به ویژه صاحبان قدرت و تریبون داران در برابر حاکمیت مستبد شده است.  در سراسر نامه  ،هر جا که اشاره به "نظام " و راس آن ضرورت داشته ،کروبی از اطلاق عنوان جمهوری اسلامی یا جمهوری ،خودداری  کرده و از حاکمیت نام برده  و این حاکمیت را نیز مستبد نامیده است. شیخ محصور ،در نخستین روز از حصر خانگی اعلام کرده بود که حاکمیت فعلی را نه جمهوری می  و  داند نه اسلامی.آخرین حاشیه از ادعانامه کروبی ، پاسخ به کسانی است که به بهانه آرام نگاه داشتن فضای کشور ،سکوت در برابر مظالم روزافزون را خواستار می شوند : " هیچکس نباید به بهانه مصلحت ،با ظلم همراه شود یا در برابر آن سکوت کند. امروز ،روز سخن گفتن و ایستادن در مقابل قانون گریزان است ".
البته کیفر خواست کروبی علیه خامنه ای ،دارای یک نقص اساسی نیز هست. او برای تکمیل ادعا نامه خود به اقدام شجاعانه دیگری نیاز دارد  :معرفی کسانی که ابلهانه یا طمع ورزانه  از گنجاندن "ولایت مطلقه فقیه" در قانون اساسی حمایت کردند . همچنین او باید  نظر کنونی  خود در خصوص تئوری پرداز ولایت مطلقه  فقیه را نیز با مردم در میان بگذارد. نقصی که در کیفرخواست کروبی وجود دارد بسیار بزرگ است اما ارزش  اقدام شجاعانه او نیز  آنقدر بزرگ است که نمی توان به بهانه آن نقص ،این عظمت را نادیده گرفت

۱۳۹۵ فروردین ۱۹, پنجشنبه

بازگشت به "دوران طلایی "در پسا برجام



عباس عراقچی دیپلمات  ارشد جمهوری اسلامی  است که در دوران بحران آفرینی و تنش زایی، عضو هیئت مذاکرات هسته ای بوده و در  تنش زدایی و تفاهم هسته ای  نیز نقش آفرینی کرده است. این شخصیت دوگانه  قاعدتا  ناشی از نزدیکی عراقچی به رهبر جمهوری اسلامی و اجرای منویات اوست  که زمانی به دنبال تنش آفرینی بود و در دوره ای دیگر برای خلاصی از تحریم ها ،تن به تفاهم هسته ای داد. با این نگاه ،سخنان اخیر عراقچی را نیز باید مرتبط به علاقمندی های علی خامنه ای دانست. این عضو ارشد تیم مذاکرات هسته ای ، در یک  برنامه تلویزیونی به موضوع تحریم های جدید به خاطر آزمایش موشکی جمهوری اسلامی اشاره کرده و گفته است :"  تحریم آنها برای تست موشکی نیز نقض برجام حساب نمی شود اما طبق گفته مقام معظم رهبری این نقض برجام است و از دید ما خلاف نظر رهبری خلاف هر چیزی است."

سخن اخیر عباس عراقچی فقط برای کسانی قابل هضم است که سیاست ورزی از نوع ویژه نظام ولایت فقیه را بشناسند و از ابعاد بی نظیر آن با خبر باشند. این سیاست ورزی ،روزی رسما  بنیاد نهاده شد که آیت اله خمینی گفت : "اگر همه ملت بگوید فلان من می گویم بهمان " . این نگاه خودخواهانه  در مراسم  تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر بنی صدر به  صورت مکتوب در آمد :"   به موجب این حکم، رای ملت را تنفیذ و ایشان را به این سمت منصوب نمودم." کسی که روز پانزدهم بهمن ماه پنجاه و هشت ، اعتبار رای میلیونها ایرانی را به تنفیذ خود مشروط کرد همان کسی بود که دقیقا  یک سال  قبل از آن و در شرایط نیاز به پشتیبانی ملت ،در حکم انتصاب مهندس بازرگان به نخست وزیری چنین نوشت : "  بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است .......جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط و حزبی بستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت می نمایم ". روز پانزدهم بهمن ماه سال پنجاه و هفت ،آیت اله خمینی حق شرعی ولی فقیه برای انتصاب نخست وزیر را ناشی از ابراز اعتماد ملت به رهبر می دانست اما یک سال بعد از آن ، اعتبار رای ملت بزرگ ایران را به تنفیذ خود منوط کرد.

هر چه از دوره استقرار جمهوری اسلامی گذشت نگاه هیچ انگارانه به ملت ابعاد گسترده تری پیدا کردتا جایی که در آستانه دهه دوم استفرار نظام ،آیت اله خمینی در نامه ای عتاب آلود خطاب به سید
علی خامنه ای ،چنین نوشت : "  حكومت مي تواند قراردادهاي شرعي را كه خود با مردم بسته است در موقعي كه آن قرار داد مخالف مصالح كشور واسلام باشد يك جانبه لغو كند". این تفسیر از اختیارات حکومت در مواجهه با مردم - که آقای خمینی در سخنرانی های تبلیغاتی ،آنان را ولی نعمت می نامید -قطعا در طول تاریخ و در سراسر دنیا بی سابقه بوده و هست. در واقع این حکم،اعلان علنی "صغیر پنداری ملت " و دست بالای حکومت ولایت فقیه نسبت به ملت بود.

عده ای از سیاسیون منتقد ،تلاش کرده اند سخن اخیر عباس عراقچی را نوعی "رندی "برای ارجاع مشکلات احتمالی ناشی از تحریم ها به رهبر بدانند. اما نگارنده اعتقاد دیگری دارد. سخن عراقچی در واقع انعکاس "علاقه "خامنه ای به همه کاره بودن است. رهبر جمهوری اسلامی بخواهد یا نخواهد و مخالفان او بگویند یا نگویند قریب به اتفاق  ایرانیان می دانند که افتضاحات هسته ای و رسوایی های سیاست خارجی که موجب تحمیل تحریم های گسترده به ملت ایران شد تنها و تنها ناشی از بلندپروازی ها و خودخواهی های خامنه ای است. اظهارات اخیر  عراقچی نیز چیزی بر رسوایی ها و مسئولیت های رهبر غیرپاسخگو نمی افزاید. اما  سید علی خامنه ای که در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود بارها توسط آیت اله خمینی و نزدیکان او تحقیر شد بیش از هر چیز به دنبال اثبات این واقعیت است که او نیز مانند سلف خویش از اختیارات نامحدود برخوردار است و می تواند قرار دادهای داخلی و خارجی را لغو یا بی اعتبار نماید. او به خصوص پس از انتخابات هفتم اسفند و تقویت نسبی جایگاه حکومتی روحانی ،از افزایش قدرت رئیس جمهور اسلامی  در عرصه بین المللی وحشت دارد و حاضر است به هر قیمت از این "قدرت گیری روحانی"جلوگیری نماید. بر خلاف کسانی که گمان می کنند سخنان اخیر عراقچی مطلوب رهبر نبوده ،با اطمینان می گویم این اظهارات،مطلوب  خامنه ای بوده و پیامی مستقیم برای  عده ای  در داخل و طرف های مذاکره در خارج دارد .پیام شفاف برای داخلی ها این که " خامنه ای علاقه وافر به بازگشت به دوران طلایی امام و هیچ انگاری ملت دارد ".این پیام به خصوص پس از تحقیر رهبر در انتخابات هفتم اسفند برای او اهمیت بیشتری پیدا کرده است . از سوی دیگر او مایل است دولت ها و سرمایه گذاران خارجی را متقاعد سازد که برای  راه یافتن به بازار سیاست واقتصاد ایران ،به روحانی و موتلفان او در انتخابات اخیر دل نبندند.آنها باید کدخدا را ببینند تا امکان چپاول  را پیدا کنند.خامنه ای گمان می کند برخی طرف های خارجی هنوز کدخدا را به خوبی نشناخته اند و عده ای در داخل نیز بازگشت دوران طلایی و اختیار کامل حکومت  در هیچ انگاری ملت را باور نکرده اند. رهبر  هر گاه مطمئن شود پیام او به خوبی توسط طرف های داخلی و خارجی درک شده ،شخصا برای امتیاز دهی در خارج و رفع خطر از نظام متزلزل خویش ، دست به کار خواهد شد.

 دوره پسابرجام برای خامنه ای فرصتی ایجاد کرده که هیچگاه در سال های اخیر برای او وجود نداشته است. پس او به خیال خود مترصد استفاده از این فرصت برای نشان دادن این نکته است که اختیار خود برای بازی با سرنوشت  ملت  را کمتر از بنیانگزار تئوری "رعیت پنداری ملت و نیاز آنان به قیم "  نمی داند. اصلاح طلبانی که حسرت بازگشت به دوران طلایی امام در دل های آنان است باید بدانند آنچه خامنه ای انجام می دهد در راستای تحقق حسرت آنان است.