۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

رهبر جمهوری اسلامی در سنگر جاذبه های جنسی



جدید ترین سخنان رهبر جمهوری اسلامی در خصوص "نفوذ از طریق جاذبه های جنسی "را می توان نشانه ای از خباثت همراه با ترس او دانست. او  به عنوان رهبر عملیات سرکوب هر چند گاه یک بار سوژه ای درست می کند و عوامل او در نهادهای سرکوبگر مامور سناریو نویسی و اجرای نمایش مربوطه می شوند. بسیاری از سوژه سازی های خامنه ای ، زیانی متوجه جناح های حکومتی از جمله حامیان  روحانی و اصلاح طلبان نمی کند و لذا آنان نیز باخواسته رهبر همراهی یا در برابر آن سکوت می کنند. "تشیع انگلیسی " یکی از آن سوژه ها بود که علیرغم فشار ها و تهدید های گسترده علیه یک مرجع تقلید منتقد ،صدایی از اصلاح طلبان و اعتدالیون بلند نشد. اما برخی سوژه سازی های نهان و آشکار خامنه ای ،سهم اصلاح طلبان و حامیان دولت از کیک قدرت را کاهش می دهد و بلافاصله فریاد آنها را به آسمان می برد. "پروژه نفوذ" که جدید ترین سوژه سازی خامنه ای برای افزایش سرکوب در داخل می باشد نمونه ای از نوع دوم سوژه سازی های اوست . واکنش سریع روحانی و تلاش برای ارائه تفسیر دلخواه خود از سخنان رهبر نشان داد که او هدف خامنه ای را به خوبی درک کرده و به  خیال خویش به دنبال تعدیل موضع رهبر می باشد.  در آن سوی  ماجرا ،خامنه ای هنوز نمی تواند هر روز  به جنگ علنی و تریبونی با روحانی بر خیزد. لذا ترجیح می دهد فضا  را به گونه ای نا امن نماید تا روحانی و سایر کسانی که از تاثیر سوژه سازی اخیر رهبر بر انتخابات مجلس نگران هستند در اظهار نظر های خود دست به عصا حرکت کنند. این شیوه ای است که در سی و شش سال گذشته ،کمک شایانی به نهادهای   سرکوبگر کرده است.  در تمامی این سالها ،جاسوسی و رسوایی های جنسی ،سنگری بوده که این نهادها در پناه آن  به  سرکوب گسترده ادامه می داده اند. در مقابل، متاسفانه  بسیاری از افراد از ترس متهم شدن در افکار عمومی،  نسبت به  فشارهای وارده بر متهمان سکوت کرده و گاه  عملا یا به صورت زبانی با سرکوبگران همراهی کرده اند.

 رهبر ناجوانمرد جمهوری اسلامی در مورد کسانی که امکان دفاع از خود  ندارند و متهم به همراهی با دشمنان هستند اتهام جدیدی را مطرح کرده است و احتمالا هدف او ،وادار کردن روحانی و برخی افراد همچون علی مطهری به عقب نشینی است تا  از " توصیه به عدم سوء استفاده از سوژه نفوذ برای تسویه حساب جناحی " دست بکشند.

سخنان اخیر خامنه ای تردیدی باقی نگذاشت  که اولا او  شخصا  رهبری نهادهای سرکوبگر را به عهده دارد،ثانیا آنچه که روحانی مایل است آن را "سوء استفاده جناحی از رهنمودهای رهبر "بنامد نسخه اصلی دستور ولی فقیه است. اما آیا واقعا ،دشمنان جمهوری اسلامی  به دنبال ضربه زدن به این نظام فاسد از طریق جاذبه های جنسی هستند ؟ پاسخ من به این سوال ،منفی است. در حال حاضر به برکت وجود نظام ولایت فقیه ، لذایذ  متنوع جنسی با کمترین هزینه نسبت به همه کشورهای دنیا در ایران قابل دسترسی است. گزارش های رسمی از تن فروشی های ناگزیر دخترکان معصوم و برخی زنان -حتی شوهر دار -آنقدر فراوان است که هیچ جای تردید در صحت آنها باقی نمی گذارد. کسانی هم که از رانت های حکومتی برخوردارند به آنچنان ثروت های افسانه ای دسترسی پیدا کرده اند که تمتعات جنسی در نقاط مختلف جهان برای آنان فراهم است. دیگران هم اگر به دنبال رانت اقتصادی و سیاسی یا برخورداری از لذایذ نامحدود جنسی باشند کافی است  از حاکمیت فاسد ، حمایت نمایند. لذا بدون هیچگونه پرده پوشی می گویم هیچ سازمان و شخصی  نمی تواند در ایجاد جاذبه های جنسی ،با بازار فراهم شده توسط جمهوری اسلامی رقابت کند. کسانی هم که به دنبال  بهره مندی از جاذبه های جنسی و مالی باشند هیچ سنگری مستحکم تر از بیت رهبر و نهادهای وابسته به آن پیدا نخواهند کرد. این واقعیتی است که خامنه ای به خوبی می داند و همین آگاهی ،اتهام افکنی اخیر او را ناجوانمردانه تر می نماید.

اما این اتهام سازی خامنه ای ،نگرانی ها نسبت به افزایش فشار بر بازداشتی های اخیر را دوچندان می کند. هفده سال پیش و بعد از افشای عاملیت وزارت اطلاعات در قتل های زنجیره ای ،خامنه ای در خطبه های نماز جمعه تهران ،ادعا کرد عوامل قتل های زنجیره ای ،از عوامل سازمان جاسوسی اسرائیل بوده اند. همین ادعا کافی بود تا متهمان دستگیر شده تحت شدید ترین شکنجه ها برای اعتراف به همکاری با اسرائیل قرار بگیرند.(فیلم های مربوط به نحوه اعتراف گیری از همسر سعید امامی ،هم اکنون در شبکه های مجازی در دسترس است ).آن روز رهبر زخم خورده جمهوری اسلامی ،ادعای گزافی مطرح کرده بود و بازجو-شکنجه گرهای فاسد،موظف بودند حقانیت رهبر را ثابت کنند. امروز هم که رهبر ایران ستیز جمهوری اسلامی ،ادعای وجود جاذبه های جنسی در "پروژه نفوذ دشمن " را مطرح کرده ،قاعدتا باید منتظر فشارهای غیر انسانی بر دستگیرشدگان برای پذیرش این اتهام باشیم. لابد او آسوده خاطر است که پس از این ، روحانی وسایر تریبون داران حکومتی هم جرئت حمایت از دستگیر شدگان مظلوم را نخواهند داشت. پس  کسانی که در این سوی مرزهای ایران دستی در خبر رسانی دارند موظفند  همه توان خود را برای افشای این خباثت رهبر و نهادهای سرکوبگر به کار گیرند.

اما باز هم سخنی با کسانی که با توهم "دینی بودن نظام جمهوری اسلامی" در برابر مفاسد آن سکوت می کنند. رهبر نمرود صفت جمهوری اسلامی ، زمینه را برای اتهام افکنی جنسی علیه تعدادی فعال رسانه ای آماده کرده است. اما آیا این روش ،با آنچه سال ها بر فراز منابر به عنوان سنت پیامبر و امام علی مطرح می شد تطابق دارد؟ در کتب دینی ، داستان های متعدد از مراجعه گناهکاران به پیامبر وامیرالمومنین  و اعتراف آنان به ارتکاب گناهان جنسی نقل شده که واکنش در برابر همه آنها یکسان بوده است  :تلاش برای جلوگیری از اعتراف! اما در حکومتی که خود را جانشین پیامبر می داند رهبر، سوژه سازی می کند وبرادران بازجو-قاچاقچی در سیاه چال های سپاه وظیفه دارند   زندانیان مظلوم را تحت فشار بگذارند تا   به " گناه ناکرده جنسی"  اعتراف کنند. لابد اثبات حقانیت رهبر  جمهوری اسلامی بر اجرای دستورات دینی  و  سنت پیامبر و امام علی ترجیح دارد

۱۳۹۴ آذر ۵, پنجشنبه

قرآن سی میلیارد دلاری پوتین


رسانه های نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ،موضوع اهدای قرآن به خامنه ای توسط رئیس جمهور روسیه را در صدر اخبار خود قرار داده و دهها تحلیل سیاسی  ،نظامی و اقتصادی به آن الصاق نموده اند. این الصاق ها علاوه بر کشفیاتی است که در گذشته وحال،  از ارادت "پوتین " به خامنه ای کشف نموده اند. پس از سفر هشت سال قبل پوتین به ایران ، ادعا شد که او گفته است : " مسیح را در چهره خامنه ای دیده". همچنین از قول میهمان روس ادعا شد که " اطلاعات خامنه ای از روسیه بیشتر از پوتین است ". برخی سایت های رسواتر نیز ادعا کردند که پوتین بعد از ملاقات با محبوب ایرانی خود ،آنچنان دچار رعشه شده که از احمدی نژاد خواهش کرده در اتومبیل او بنشیند. البته همان زمان این سوال مطرح بود که" یک کمونیست، با سابقه  ریاست بر سازمان مخوف کا گ ب ،چه تخصصی در  شناخت مسیح -که الگوی مهربانی و رافت بوده است -  دارد ؟ " همچنین  این ادعا که "خامنه ای روسیه را بهتر از  سران آن کشور می شناسد" چه فضیلتی برای رهبر جمهوری اسلامی است که در حدود سه دهه رهبری ،عدم شناخت خود از منافع ملت ایران را ثابت کرده است ؟
به نظر می رسد همان گزافه گویی ها ،به پوتین  آموخت که در سفر فعلی ، خوراک تبلیغاتی از همان دست برای رسانه های ایرانی و بیت رهبر فراهم نماید. اما آیا این  سفر و هدیه میهمان برای میزبان ، هزینه ای برای مردم ایران داشته و  دارد ؟اگر پاسخ مثبت است میزان هزینه چقدر می باشد ؟
متاسفانه سیستم مالی حکومت آنچنان مافیایی و مخفی اداره می شود که کسب اطلاع دقیق از همه قراردادهای اقتصادی و هزینه  یا فایده آنها امکان پذیر نمی باشد. به علاوه ،بخش عمده اقتصاد کشور تحت تسلط نهادهای وابسته به رهبر-همچون ستاد اجرایی فرمان امام - می باشد  که هیچیک از نهادهای نظارتی  دسترسی به اسناد آنها ندارند. اما ظاهرا خامنه ای و  عوامل او در نهادهای مخفی و مافیایی حکومت ، به باقیمانده اقتصاد کشور که هنوز تحت تیول آنها قرار نگرفته ،طمع دارند.آنها  ترجیح می دهند بخشی از هزینه بلند پروازی ها و شهوات سیاسی خامنه ای در خارج از مرزها را به اقتصاد دولتی تحمیل نمایند.  تصمیم به افزایش ناگهانی حجم مبادلات با روسیه را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
کمتر از یک هفته قبل از سفر پوتین به تهران، وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی از مذاکرات مهم اقتصادی با معاون اول نخست وزیر روسیه خبر داد که دستاورد آن برای مردم ایران ،افزایش مبادلات تجاری دو کشور به حدود سی میلیارد دلار در یک دوره سه ساله است. این موضوع در حالی مطرح می شود که در دو پروژه مهم اقتصادی در دو دهه گذشته  که روس ها متولی آن بوده اند بارها شاهد خلف وعده روس ها بوده ایم.  بیش از دهسال تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر و متوقف ساختن مراحل تحویل موشک های اس - سیصد نشانگر نحوه تعامل روس ها با کسانی  است که در سال های اخیر  به  امید بهره مندی از حمایت آن کشور در مجامع بین المللی ، در برابر همه "بدحسابی "های روسیه سکوت کرده اند. ضمن آنکه هیچ کس نمی داند روحیه باجگیری روس ها تا کنون چقدر هزینه اضافی بر هزینه واقعی  نیروگاه بوشهر افزوده است. 
البته به نظر می رسد  پوتین از   ملاقات دو ساعته  با خامنه ای بیش از هرچیز به دنبال  تثبیت باج گیری اقتصادی از جمهوری اسلامی  به واسطه  کسی  بوده که در برابر هیچ مرجع قانونی  یا نهاد مردمی ،پاسخگو نیست .  لذا کشف  رقم واقعی بهره مندی اقتصادی روسیه از بازار ایران به خاطر  شرایط جدید سوریه چندان آسان نمی باشد  . در واقع  حوادث سوریه ، سران جمهوری اسلامی و روسیه را که هر یک با اهداف خاص از حاکمیت اسد حمایت می کنند  به یکدیگر نزدیک تر کرده است. نکته تاسف انگیز در این میان آنکه روسیه بابت موضوعی در حال باجگیری از جمهوری اسلامی است که خود به آن نیاز دارد. حوادث  سوریه ،فرصت مناسبی در اختیار سران کرملین قرار داده  که برخی حساب ها با غرب به ویژه بعد از حوادث اوکراین و تحریم های گسترده علیه خود  را تسویه   نمایند. در عین حال تلاش می کنند   تمام یا بخش عمده هزینه حضور نظامی آنان  در سوریه  از جیب ملت ایران تامین شود. ابراز اطمینان پوتین به احداث چند نیروگاه اتمی دیگر در ایران علیرغم خلف وعده های مکرردر راه اندازی نیروگاه بوشهر ،نشان از سیاسی بودن توافقات اقتصادی و اهداف برون مرزی مشترک جمهوری اسلامی و روسیه است که برای  مردم ایران ، منفعتی ندارد.
اکنون می توان دلیل اصلی حملات سازمان یافته چند ماه اخیر خامنه ای به کسانی که خواهان عادی سازی روابط اقتصادی با غرب هستند را درک کرد. برخی اقدامات قضایی -امنیتی از جمله  دستگیری یکی از ایرانیان مقیم امریکا  که احتمالا برای تسهیل   تجارت میان ایران و لابیست  های  دولت روحانی در امریکا به تهران سفر کرده است نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. در واقع در ترتیبات جدید امنیتی -دیپلماتیک جمهوری اسلامی ،نقش اصلی  به عهده مافیا های  وابسته به رهبر  و در راس آنها "دلال -بازجو"های سپاه است . آنها  ماموریت  دارند عمده امتیازات اقتصادی از تعاملات جدید را به جیب متحد فعلی  و حامی موقت  جمهوری اسلامی  در مجامع بین المللی یعنی روسیه بریزند . قرآنی هم که ابزار بازی جدید پوتین - خامنه ای بود در واقع هزینه ای معادل حداقل سی میلیارد دلار به ملت ایران  تحمیل کرد. قاعدتا از این به بعد فشارها بر کسانی که خواهان گسترش روابط اقتصادی ایران با امریکا و هم پیمانان آن هستند افزایش خواهد یافت. برخورد با رسانه هایی که ممکن است  در روندمعاشقه اقتصادی -سیاسی خامنه ای با پوتین اخلال کنند از دیگرپیامدهای اهدای  قرآن سی میلیارد دلاری و هدف پوتین از بازیچه قرار دادن آن قرآن خواهد بود.