دیدن لبخند بر چهره های غم گرفته ایرانیان، هر کس را که کوچک ترین علاقه ای به هموطنان داشته باشد شادمان می کند. من نیز اگر چه هزینه پرداخت شده برای شادی امروز برادران وخواهران خود در ایران را بسیار سنگین می دانم اما به شادی آنان شادم . در عین حال مایلم چند نکته کوتاه را گوشزد نمایم
۱ـ آقای روحانی نمی تواند انکار کند که رأی خود را مدیون همه کسانی است که مستقل ازدلبستگی های شناخته شده سیاسی ، از خود خواهی های رهبر به تنگ آمده و اصلاح اساسی در مدیریت کلان نظام را خواستار هستند این مسأله باید همواره به یاد او باشد.
۲ـ نظر سنجی های قبل از انتخابات نشان داد« ترس و وحشت» یا« رودربایستی و مصلحت سنجی» آنچنان فضای کشور در کنترل گرفته است که هیج نهاد حکومتی یا مستقل نمی تواند از طرق علمیِ رایج در جهان ، ارزیابی صحیحی از خواسته ها و علاقه مندی های ایرانیان داشته باشد. همچنین عدم تحقق پیش بینی اغلب تحلیل گران در خصوص تقلب در این انتخابات نشان داد هنوز ابعادی از سیستم مافیایی حکومت ایران ، مخفی است که پیش بینی تصمیمات و زد وبند های رهبر را گاه غیر ممکن می سازد.اگرچه می توان حدس زد ناتوانی خامنه ای در تحمل فشار های خارجی به ویژه تحریم های خرد کننده ـ و تسلیم اعلام نشده او در برابر این فشارها، قطعاً از عوامل مؤثر بر« روند پیش بینی نشده انتخابات» بوده است.
۳- رهبر جمهوری اسلامی در حالی به نتیجه انتخابات تن داد که ترکیب مخالفان آتشین روحانی و موافقان او ـ غالباً منتقد، مخالف و معارض رهبر جمهوری اسلامی ـ ثابت می کند رأس حاکمیت، شرایط متزلزل خود را درک کرده و برای نجات از مهلکه فعلی به رفراندومی غیر رسمی علیه رهبر تن داده است. پس با قاطعیت می توان گفت اگر هاشمی رفسنجانی ، خاتمی و یاران سرشناس آنها به اندازه تحریمی ها « بحران زدگی نظام ورهبر » ونیاز او به برگزاری انتخاباتی با شکوه برای خروج از انزوای داخلی و خارجی را درک کرده بودند می توانستند قبل از ورود بی قید و شرط به انتخابات، شرایط خویش را بر رهبر تحمیل و حتی فردی نزدیک به جنبش سبز را به عنوان کاندیدای خود از فیلتر ناعادلانه شورای نگهبان عبور دهند .همین نکته مرا تشجیع می کند که همچنان از تصمیم خود برای تحریم انتخابت قبل از تحقق شرایط حداقلی، حمایت نمایم