درحالی که نخستین سالگرد « نمایش نهم دی ماه ۸۸ » با سکوت نسبی سران نظام ، پشت سر گذاشته شده بود دومین سالگرد آن ، با سر وصدا و هزینه های فراوان در حال سپری شدن است . آغاز گر رویه جدید در بزرگداشت آن روز ، رهبر جمهوری اسلامی بود که شیخ احمد جنتی و مزدبگیرانش را به حضور پذیرفت ودرمورد حوادث انتخابات سخن گفت . آقای خامنه ای اظهار داشت :«این فتنه، صرفا منحصر به حضور عدهای افراد در خیابانها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت، که چنین هم شد. » او البته توضیح نداد که اگر فتنه ۸۸ با نمایش نهم دی ماه ۸۸ دفع گردیده ، کدام ضرورت موجب تشکیل ستاد ویژه و راه اندازی کاروان تبلیغاتی حکومت برای یادآوری دومین سالگرد نهم دی شده است در حالی که در نخستین سالگرد آن نمایش ، نه ستادی *تشکیل شد و نه رهبر و نمایندگانش بزرگداشت آن را ضروری دانستند؟ این پرسشی است که اگر مدعیان « پایان جنبش سبز » ـ که سران حاکمیت در تعبیری عقده گشایانه ، آن را فتنه می نامند ـ برای آن پاسخی داشتند در دو هفته اخیر ، به آن می پرداختند.
اما نکته مهم تر ، ادعاهای جدیدی است که در خصوص میزان جمعیت شرکت کننده در تجمع نهم دی ماه و دستاوردهای آن مطرح می شود . کسانی که تبلیغات حکومت در روزهای ابتدایی بعد از نهم دی ماه ۸۸ را به یاد دارند می دانند که در آن زمان ، متولیان مراسم و بوق های تبلیغاتی نظام ادعا می کردند که جمعیت حاضر از حدود میدان فردوسی تا میدان انقلاب بوده است . چند ماه بعد ، در تحلیل های تلویزیونی ، حد غربی جمعیت را به تقاطع خیابان نواب رساندند و امسال ، برخی سایت های آنها مدعی شده اند که جمعیت روز نهم دی ماه ، میدان امام حسین تهران را به میدان ازادی وصل کرده و علاوه برآن ، تمامی خیابان های منتهی به خیابان های انقلاب وازادی نیز مملو از جمعیت بوده است . من در همان زمان ، در مقاله ای که در داخل کشور ـ در روزنامه آفتاب یزد ـ منتشرشد به ادعاهای مربوط به جمعیت میلیونی نهم دی پاسخ دادم و طول جمعیت تجمع کننده را تشریح کردم .در ان روز هیچ یک از نهادهای حکومتی ، اعتراضی نکردند و اکنون بعد از دوسال ، عده ای مآمور شده اند تا جمعیت مورد ادعای خویش « کِش » دهند .البته بر این « کِش دهندگان » حرجی نیست زیرا آنها « امربَر » هستند؛ یک روز از آنها خواسته می شود چشم بر اختلاس رسواگر در دولت «احیا کننده ارزش ها » ببندند و آن را کِش ندهند و روزدیگر با احضار شیخ احمد جنتی ، دستور می گیرند که باید « نمایش نهم دی ماه » را هر روز بیش از گذشته ، کِش دهند .
در این میان ، اما اتفاق دیگری درحال وقوع است که کمتر به ابعاد آن توجه می شود . این اتفاق را بدون تردید بایستی تکمیل پروژه ای دانست که یزید در سال شصت ویکم هجری ، از انجام آن عاجز ماند و اکنون به دست نمایندگان ولی فقیه در حال اجرا می باشد . شاه بیت تبلیغات سران حکومت وسخن گویان مواجب بگیر آنها در هفته های اخیر، مقایسه نمایش نهم دی ماه با حادثه عاشورا است. البته در مقایسه اخیر ، ظاهراً« حسین خود ساخته حکومت » به شهادت نمی رسد و به جای او « یزیدیان » دوران ، مغلوب عاشورا هستند . این نکته ای است که در همه تبلیغات رهبر و بوق های تبلیغاتی او به خوبی مشاهده می شود . سید احمد علم الهدی ـ که نام او یادآور رگ های بر افروخته گردنش در هنگام ذکر نام انواع حیوانات به خصوص گوساله و بزغاله است ـ در یکی از همایش های هزینه ساز به بهانه دومین سالگرد نهم دی ماه ، اظهار داشته است :«رهبری در فتنه ۸۸ تنها بود همان طوری که سیدالشهدا در کربلا تنها بود. در فتنه ۸۸ رهبری تنها ماند و ایشان به تنهایی این فتنه را جمع کرد…» یک بار دیگر ، مقایسه انجام شده توسط این مزدبگیر رهبری را بخوانید . مفهوم کلام اواینست که « امام حسین وآقای خامنه ای ، هردو با فتنه مواجه شدند و هردو تنها بودند . امام حسین موفق به جمع شدن فتنه نشد اما رهبر و کارفرمای اقای علم الهدی توانست به تنهایی فتنه را جمع کند ». یکی دیگر از بوق های تبلیغاتی نهم دی ماه ، در دست مهدی تائب قرار داشت .او که چندی قبل از توانایی ایران برای ترورپادشاه عربستان سخن گفت و حکومت را به پوزش خواهی ذلیلانه حکومت از سران عربستان وادار ساخت روز پنج شنبه در دانشگاه فردوسی مشهد ،حوادث سال ۸۸ را ناشی از تلاش استکبار برای شهید کردن امام حسین دانست که در نهم دی ماه ، در یک فرآیند عاشورایی ، خنثی شد . برای سنجش اعتباراین شیخ تازه به دوران رسیده و اظهاراتش در خصوص مقایسه نهم دی و عاشورا هم کافی است به بخش دیگری از اظهارات او در دانشگاه فردوسی توجه شود . او ضمن تکرار دروغپردازی سران حکومت در مورد سران جنبش سبز ، ادعا کرده که بازداشت کروبی وموسوی به دنبال درخواست خود آنها برای حفاظت جانشان صورت گرفته است ! علی اکبر ولایتی هم در توصیف گستردگی نمایش نهم دی ماه سخنان گزاف آلودی گفته است . سخن او نیز ارزشی برای تحلیل گران مسائل ایران ندارد زیرا ولایتی حتی توسط حاکمیت ، جدی گرفته نمی شود . هنوز بی اعتباریولایتی وبی اعتنایی گروههای اصولگرا به او در انتخابات سال ۸۴ فراموش نشده که او را ناچار ساخت ضمن اعتراض به فرآیند انتخاب کاندیدای واحد اصولگرایان در آن انتخابات ، راه بیمارستان مسیح دانشوری را در پیش بگیرد و به جای فعالیت انتخاباتی ، به کسب درآمد از طریق طبابت بیندیشد .
کسانی که با مجیز گویی های مشمئز کننده خویش ، رهبر جمهوری اسلامی را با امام حسین مقایسه می کنند و مخالفان او را یزیدی می نامند به خوبی می دانند که حمایت های بی سابقه رهبر از دولت فاسد و دروغگوی احمدی نژاد ، هیچگاه از ذهن مردم پاک نخواهد شد . هیچکس تردید ندارد اگر دست رهبر در پشت سر احمدی نژاد نبود او نمی توانست « عامل اختلاس هشتصد میلیارد تومانی » را در جایگاه « معاون اولی » بنشاند و در برابر فشار سایر شرکای حکومتی خود بر سر اختلاس های کلان و حیف ومیل دهها میلیارد دلاراز درآمدهای نفتی ، تاب نمی آورد . مردم به خوبی می دانند اگر عامل قتل و شکنجه در کهریزک ، هم اکنون در مقام معاونت احمدی نژاد فعالیت می کند این دهن کجی به داغدیدگان حوادث سال ۸۸ ، جز با چراغ سبز رهبر امکان پذیر نبوده است . اگراحمدی نژاد به ادعای منوچهر متکی ، در یک سخنرانی بیست سطری ، سی و چهار دروغ می گوید این دروغپردازی های وقیحانه ، مستقیماً یا به صورت غیر مستقیم از حمایت رهبر برخوردار بوده و هست .کسانی که رهبر جمهوری اسلامی را با امام حسین مقایسه می کنند خود به خوبی از گسترش فساد اقتصادی در نهادهای دولتی و نهادینه شدن فساد اخلاقی در نهادهای قضایی و انتظامی با خبرند ( هنوز یک هفته از افشای روبط نامشروع جند تن از فرماندهان انتظامی استان قزوین نگذشته است ) . همچنین همه دست اندرکاران امور سیاسی ایران می دانند که با توجه به دخالت جزئی رهبر در همه شئون مدیریتی ، او بخواهد یا نخواهد اکثریت مردم، رهبر را در همه کژی های موجود در کشور شریک می دانند. از سوی دیگر ، همه ارکان حاکمیت از محبوبیت عمومی اصلاح طلبان و به ویژه سران جنبش سبز در میان اکثریتی از مردم با خبر هستند . آگاهی از همین واقعیات ، حکومت را وادار به دروغ پردازی های مستمر در خصوص حضور فعال اصلاح طلبان در انتخابات کرده و اخیراً موجب تلاش آنها برای تکذیب « توصیه کروبی به تحریم انتخابات» شده است . در چنین شرایطی ، تشبیه رأس حکومت فعلی ایران به امام حسین ـ و حتی به ادعای احمد علم الهدی ،توانمند تر از امام حسین (ع) ـ و نیز توصیف« اصلاح طلبانِ محبوب مردم »به یزید چه دستاوردی خواهد داشت ؟ مهم ترین مدعای روحانیون شیعه در دو سه قرن اخیر آن بوده و هست که « یزید به دنبال حذف راه امام حسین (ع) و پاک کردن نام او از ذهن مسلمانان بوده اما داستان عاشورا ، او را در رسیدن به هدف خود ناکام گذاشت ». ظاهراً هم اکنون نمایندگان ولی فقیه مأموریت یافته اند وظیفه ناتمام مانده یزید را به نتیجه برسانند. درراستای همین مآموریت ، کسی که با حمایت او در شش سال گذشته ، بی سابقه ترین فساد و بی کفایتی بر عرصه مدیریت کشور حاکم شد را با امام حسین (ع) مقایسه می کنند و از این طریق ، به خیال خود ،نام ومرام حسین را در ذهن جوانان ایرانی ، نابود می نمایند . مأموریت دوم این گروه ، خوش نام ساختن یزید از طریق تشبیه شخصیت های محبوب مردم به « یزید » است . راستی اگر یزید در دهه شصت هجری ، به جای شمر ، سید احمد خاتمی داشت و به جای « ابن زیاد» و « عمر سعد » ، سید احمد علم الهدی و مهدی تائب را به خدمت می گرفت با سرعت به هدف خود برای محو نام و مرام حسین (ع) نمی رسید ؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نویس
شیخ احمد جنتی در تاریخ بیست و ششم شهریور سال جاری و با گذشت بیش از بیست ماه از نمایش نهم دی ماه ۸۸، علی محمد نائینی را به عنوان رئیس ستاد بزرگداشت نهم دی ماه منصوب کرد